مطالب علمی

این بلاگ را برای مطالب علمی مورد استفاده شما قرار دادیم

مطالب علمی

این بلاگ را برای مطالب علمی مورد استفاده شما قرار دادیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی


جعفر پتگر؛ نقاش ملّی ایران

معادله ای به سود مدرنیست ها؟

سرچشمه های ملی نقاشی معاصر ایران، تاریخ نانوشته و روایت های ناگفته بسیاری دارد که مورخان هنری اغلب از آن غافل مانده اند و هنر شناسان ایرانی متاخر ما نیز، هر یک به دلیلی، از پرداختن به این سرچشمه های اصیل سرباز زده اند؛ سرچشمه هایی که نه تنها روح « هنر ایرانی » را می سازند، بلکه در یک قرن گذشته ریشه های « هنر مقدس » و « نقاشی ملی » را پرورانده اند و امروز هیچ هنر پژوهی نمی تواند بدون شناخت آن روح و این ریشه ها به جان و جهان میراث فرهنگی ایران دست یابد. روایت های رسمی تاریخ نویسان مدرن از « سرگذشت نقاشی ایرانی » در سده گذشته خبر از پیروزی « جریان نوگرا » و « نقاشان مدرنیست » بر سایر مکتب های رقیب می دهد. آنان به ما آموخته اند که از دهه 1320، همزمان با موج مدرنیزاسیون آمرانه عصر پهلوی، « موج نو » یا « جنبش نوین » نقاشی ایرانی نیز متولد شد و سبک های گوناگونی از امپرسیونیسم تا کوبیسم و اکسپرسیونیسم را آزمود.
در واقع، با گذشت 70 سال از جنبش هنری مدرنیسم در غرب، آوازه آن به ایران رسید و برخی هنر جویان ایرانی مانند « جلال ضیاء پور »، « منوچهر شیبانی »، « غلامحسین غریب »، « حسن شیروانی » و...که در اروپا و آمریکا به تحصیل هنرهای تجسمی پرداختند، سرانجام در سال 1328 انجمن هنری « خروس جنگی » را تاسیس و مجله ای را به همین نام منتشر کردند تا سخنگوی نسل اول نقاشان مدرن ایرانی باشد. بدین ترتیب، جدال میان « کهنه و نو » و « سنت و مدرن » در پهنه هنر ایرانی کلید خورد و موجی از گرایش های گوناگون پدید آمد. حتی بگو مگوهای زیادی میان شاگردان مکتب کمال الملک مانند « حسین شیخ » با پیشروان این جنبش نوظهور رخ داد، چنان که شیخ می گفت « نقاشی مدرن مزخرف است و چیزی جز تقلید بی سرو ته از غرب نیست. » در مقابل، منتقدان شیخ نیز پاسخ می دادند که خود کمال الملک وقتی به فرانسه رفت، امپرسیونیسم غوغا می کرد، اما او از این تحولات بی خبر ماند و به کپی برداری از نقاشی رئالیستی قرن هفدهم پرداخت!

نقاشی به مثابه امر قدسی
حرام خواری/1354

وانگهی در دهه 1330، سیاست های نوسازی عصر پهلوی دوم از یک سو و علاقه سفارتخانه های خارجی به برگزاری بی ینال های نقاشی از سوی دیگر همه چیز را به سود مدرنیست ها رقم زد. از زمانی که پایه های دانشگاه هنرهای زیبا گذاشته شد. اروپائیان و به ویژه فرانسوی ها نفوذ گسترده ای بر هنرهای تجسمی ایران یافتند و از « آندره گذار » ( ایران شناس فرانسوی ) به عنوان چهره ای که این دانشکده را بر اساس الگوی « مدرسه هنرهای زیبای پاریس » شکل داد و شاگردان آن را بر اساس اسلوب مکتب های امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم تربیت کرد، یاد می کنند، اما این گرایش هنگامی مهر تأیید دولتی بر آن خورد که سال 1337 نخستین بی ینال نقاشی تهران توسط « مارکوگریگوریان »، نقاشی روسی - ایرانی و با شرکت 53 نقاش و مجسمه ساز برگزار شد و مدرنیست هایی مانند « غلامحسین نامی » از آن به عنوان « بال پرواز نقاشی مدرن ایرانی » یاد می کنند. از این دوره، نگارخانه ها و گالری ها نیز گسترش چشمگیری یافتند و در کنار « نگار خانه آپادانا » و « تالار رضا عباسی » باید از « تالار ایران » نام برد که توسط « روئین پاکباز » برای « گسترش فلسفه نقاشی مدرن » تاسیس شد و بعدها نام خود را به « تالار قندریز » تغییر داد. گرایش و سبک مدرن، هژمونی غالب و گفتمان مسلطی بود که دست کم تا نیمه دهه 1350 بر نقاشی ایران حکمرانی می کرد، گر چه در دهه های گذشته از نفوذش کاسته شد، اما تسلط نسبی خود را از دست نداد.

نقاشی به مثابه امر قدسی

مکتب الهی - انسانی در نقاشی معاصر

در میان این تاریخ پر تلاطم هنرهای تجسمی ایران که اغلب در بستر دو قطبی های غیر اصیل و جدال های بی ثمر رقم خورده است. « نقاشی ملی ایران » راه خود را گم نکرده و استاد « جعفر پتگر » از پیشگاهنگان و پیشروان برجسته آن بود؛ نقاشی کم نظیر که 25 شهریور نهمین سال در گذشتش را پشت سر گذاشتیم و پرچمدار مکتب « الهی انسانی » درهنر معاصر ماست. او اسفند 1299 هنگامی که رضا خان کودتا کرد، در تبریز به دنیا آمد و از 3 سالگی به کارگاه قالیبافی پدرش مشهدی حسن می رفت و با ذهن ناب کودکانه، به تماشای رنگ ها و نقش های قالی ها می نشست. در خاطرات خود که برای نخستین بار بخش های منتشر نشده آن را در پرونده « نقاشی به مثابه امر قدسی » می خوانید، آن ایام را « تفرج در باغی مصفا » توصیف کرده است و در نظرش « هر قالی، نمایش گوشه ای از بهشت بود و من از سیر و سیاحت در آن بوستان های بی خزان خسته نمی شدم. » 2 سال را برای آموختن زبان فارسی و شرعیات در مکتب خانه گذراند و سپس دوره 6 ساله مدرسه را طی 4 سال به پایان رساند. اشتیاق پتگر به نقاشی رهایش نمی کرد. از 9 سالگی در هنرستان صنایع مستظرفه آذربایجان از استاد میر مصور طراحی و شبیه سازی با سیاه قلم را آموخت و خارج از هنرستان نیز بدون استاد، نقاشی با آبرنگ و رنگ روغن را تمرین می کرد، اما سرانجام در سال 1312 همراه برادر بزرگترش علی اصغر از تبریز به تهران مهاجرت کرد تا در « در مدرسه صنایع جدیده » به مدیریت « ابوالحسن صدیق » هنرهای زیبا را فرا گیرد. دوره لیسانس را طی 5 سال گذراند و تا سال 1318 تابلوهای « دکه عموشله » ( 1314 )، « کوه های افسریه » ( 1316 )، « پسرک فقیر » و « انار، ( 1318 )و پرتره هایی از چهره مادر و برادر و خواهر خود کشید. از سال 1318 نزد پروفسور « آلبرت هونمان » آلمانی که متخصص آبرنگ و استاد « هنرکنده هنرهای جدیده ایران » بود، به تحصیل پرداخت و سال 1319 همراه « علی اصغرپتگر » نخستین آموزشگاه خصوصی نقاشی در ایران را در خیابان نادری بنیان گذاشت؛ آموزشگاهی که سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، هانیبال الخاص و مشهورترین چهره های هنری ایران نزد « جعفرپتگر » نقاشی را آموختند.

نقاشی به مثابه امر قدسی
مرغ فروش/1320

برش از یک زندگی هنری

دوره اول زندگی هنری استاد « جعفر پتگر » آغاز شده بود و تا میانه دهه 1320 نزدیک به 50 نقاشی رنگ روغن را خلق کرد که آثار مشهور « قهوه خانه امیر آباد » ( 1320 )، « رودخانه زرگنده » ( 1321 )، « رفوگر » ( 1322 )، « شهریار » ( 1323 ) و « محراب » ( 1325 ) به این دوره تعلق دارند که برخی از آن ها در پرونده « نقاشی به مثابه امر قدسی » به چاپ رسیده اند. بیشتر این آثار درونمایه بومی دارند و تصویری از طبقه فرودست جامعه ایرانی است. نخستین نمایشگاه گروهی پتگر در کنار نقاشان مشهور آن زمان، سال 1325 در « خانه فرهنگی ایران و شوروی » ( وکس ) برگزار شد و هیات داوران او را نقاش برگزیده نمایشگاه معرفی کرد. در همین زمان او راه خود را از جریانی که به تدریج موج نو و نقاشی مدرن نام گرفت. جدا کرد؛ هر چند استاد انکار نمی کند که آن زمان تحت تأثیر تکنیک رئالیسم غرب بوده است، ولی همواره به نقد فرهنگ غرب می پرداخت و مدافع اصالت هنر ایرانی بود. مراوده و رفاقت پتگر با صادق هدایت، بزرگ علوی، شهریار، جلال آل احمد و... درهمین دوره شکل گرفت و نگاه انتقادی اش به وضعیت نا به سامان جامعه ایران را منحصر به مضمون نقاشی هایش نساخت. درباره بی عدالتی و ظلم ستیزی، هم برای برخی نشریات کاریکاتور می کشید و هم مصاحبه می کرد.
سال های 1325 تا 1333 دوره دوم زندگی هنری پتگر را می سازند که قلم های پهن و رنگ های جرم دار از مشخصات آن است. در این زمان گرایش استاد به عرفان و ادبیات چهره پر رنگ تری به خود می گیرد و تابلوهای « غم آدم » و « تکوین آدم » ( 1326 )، « وحی » ( 1331 ) و « قرآن » ( 1332 ) از نمونه های آن است.
با این همه، اوج سیر و سلوک پتگر را می توان در دوره سوم نقاشی هایش دید که از سال 1333با تابلوهای « از اینجا تا ابدیت » و « علی، انگشتری و گدا » به مدت نیم قرن آغاز می شود، در دهه 1350 به تابلوهای « حرام خواران » و « اشراق » می رسد، در دهه 1360 با « مستضعفان در بند » و « ریاکار » ادامه می یابد و در دهه 1370 با تابلوی « مکتب قرآن » به اوج خود می رسد.

نقاشی به مثابه امر قدسی

شناخت نامه ای برای هنر مقدس

این چنین، « نقاشی به مثابه امر قدسی » در تابلوهای « جعفر پتگر » نقش می زند، هر چند که مرزهای « هنر مقدس » را به عرصه های دیگر هنری نیز می برد. پتگر تنها یک « نقاش ملی » نیست. او صاحب یک تئوری هنر جامع و مانع است که در کتاب منتشر نشده « مرزهای هنر و انسان » به تحریر در آمده. چنان که خود در مرداد 1360 و در جریان برگزاری آخرین نمایشگاهش در موزه هنرهای معاصر شرح داد، خط بطلان بر نقاشی مدرن غربی می کشد، چون پتگر عمیقاً اعتقاد داشت « هنر غربی کاملاً به بن بست رسیده است. »
منبع مقاله : ماهنامه عصر اندیشه، شماره 2، مهر 1393.

arman shiri

یکی از سئوالاتی که در ابتدای سال ۲۰۱۴ مطرح میگشت این بود که آیا تلفن های هوشمند و خصوصاً پرچمداران آنها در طول سال قادر خواهند بود حرف تازه ای برای گفتن داشته باشند و آیا می توانند ما را شگفت زده نمایند؟
امروز و پس از گذشت اکثر روزهای سال و عرضه شدن فبلت نکسوس ۶ که احتمالاً آخرین پرچمدار معرفی شده در ۲۰۱۴ خواهد بود می توانیم پاسخ سئوال بالا را به راحتی بدهیم. وقتی به موبایل هایی که در طول سال جاری ما را مشعوف کردند فکر کنیم احتمالاً چند مورد مشخص در همان ابتدای کار به ذهنمان خطور خواهد کرد، مثلاً گلکسی نوت اج و البته Aquos Crystal از شارپ که نمایشگر آن تقریباً فاقد هر نوع حاشیه ای بود.

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

البته در رابطه با دو مورد یاد شده نکاتی وجود دارد، نوت اج به شکلی بسیار محدود در بازارهایی مشخص عرضه گشت و Aquos Crystal را نیز نمی توان با توجه به تجهیزش به چیپست اسنپدراگون ۴۰۰ یک پرچمدار دانست و از همین جهت شاید حتی لازم باشد ابتدا مشخص کنیم به چه محصولاتی می توانیم لقب پرچمدار را دهیم و سپس در مورد شگفتی ساز بودنشان قضاوت نماییم.
در این مقاله منظور از پرچمداران، محبوب ترین تلفن های هوشمندی هستند که در تعداد بسیار بالا و به عنوان برترین دستاورد خط تولید شرکت های فعال در عرصه موبایل به شکلی گسترده در بازارهای جهانی عرضه شدند.
این بدان معناست که مثلاً Droid Turbo از موتورولا، به عنوان یکی از پرچمداران شرکت مذکور به حساب نخواهد آمد. زیرا دسترسی به آن فقط برای کاربران آمریکایی و از طریق اپراتور مخابراتی ورایزن مقدور است، هر چند شاید در آینده این محصول در برخی بازارهای دیگر و تحت عنوان Droid Maxx نیز عرضه شود.

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

البته باید مواردی را نیز مستثنا از قانون های قبلی که پدید آوردیم بدانیم، مثلاً Mi4 شیائومی در حالی که به بازارهایی کاملاً مشخص محدود شده (چین و هند) میزان فروش و موفقیتش به حدی است که ابداً قابل چشم پوشی نیست، مواردی مانند OnePlus One، فایر فون از آمازون و پاسپورت از بلک بری هم به قدر کافی کاریزما و اخبار در پیرامونشان وجود دارد که بتوانند به بحث ما وارد گردند.
بر مبنای قوانینی که ذکر کردیم پرچمدارن و تلفن های هوشمندی که می توانیم از بین محصولات عرضه شده در سال ۲۰۱۴ برگزینیم و در ادامه به صحبت و تحلیل در موردشان خواهیم پرداخت عبارتند از:

• گلکسی S5 از سامسونگ
• HTC One M8
• LG G3
• Mi4 از شیائومی
• Oppo Find 7
• فایر فون از آمازون
• پاسپورت از بلک بری
• وان پلاس وان
• آیفون ۶ اپل
• آیفون ۶ پلاس اپل
• موتو ایکس از موتورولا
• اکسپریا Z3 سونی
• HTC Desire Eye
• گلکسی نوت ۴ از سامسونگ
• نکسوس ۶ از گوگل

با نگاهی به لیست بالا شاید بتوانید به سادگی این پرسش را پاسخ بدهید که در زمان معرفی کدامیک از محصولات فوق الذکر شگفت زده شده اید؟ نکته در اینجاست حجم شایعات و اطلاعات به بیرون درز پیدا کرده پیش از عرضه ی ۱۵ پرچمدار بالا، به حدی بود که تقریباً اگر هم نوآوری و خلاقیتی در آنها وجود داشت تا قبل از معرفی رسمی محصول در موردش آگاه شده بودیم و دیگر چندان جایی برای شوق و شعف باقی نمی ماند.
مثلاً قبل از معرفی HTC One M8 همگی از تجهیز آن به دوربین دوگانه با خبر بودیم. در مورد آیفون ۶ و ۶ پلاس هم تقریباً از همه ی جزئیات آن آگاه شده بودیم و شاید تنها موضوعی که اپل توسط آن توانست قدری کاربران را غافلگیر کند معرفی ساعت هوشمندش موسوم به اپل واچ بود که مسلماً این محصول یک تلفن هوشمند پرچمدار به حساب نمی آید.
در مورد تغییرات موتو ایکس هم تا حد زیادی آگاه بودیم، اکسپریا Z3 سخت افزاری قدرتمند به همراه آورد و مقاومتش در مقابل آب جالب توجه بود، اما تفاوتش با Z2 چشم گیر نبود زیرا قدرت و ضد آب بودن از مشخصه های پرچمدار پیشین سونی نیز به حساب می آمدند، البته برند ژاپنی با عرضه ی یک پرچمدار جدید و تنها پس از گذشت ۶ ماه، تا حدی سبب حیرت کاربران شد.
نوت ۴ دقیقاً همان چیزی بود که انتظار می رفت و البته در سایه ی محصول دیگری با عنوان نوت اج قرار گرفت. در رابطه با نکسوس ۶ هم برخی از جزئیات قابل توجه پیش از عرضه به بیرون درز پیدا کردند و جایی برای شگفتی باقی نماند، اگرچه تا روز آخر عده ای باور نمی کردند که گوگل قصد دارد یک پرچمدار ۶ اینچی را رونمایی کند.

شگفتی واقعی در زمینه سیستم عامل های موبایل بود

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

همه ی گفته های پیشین بدین معنا نیست که هیچ مسئله ی مهم و شگفت آوری رخ نداده است. iOS 8 و اندروید ۵ دو اتفاق مهم در زمینه ی نرم افزارهای موبایل در سال جاری به حساب می آمدند و البته در مورد آنها نیز تا پیش از عرضه شان شایعات بسیاری شنیدیم. تفاوت شایعات و اخبار به بیرون درز پیدا کرده پیرامون نرم افزارها و سیستم های موبایل و سخت افزارهای مورد بهره گیری در این صنعت در این است که راجع به نرم افزارها شایعات غلط و غیر واقعی بسیار زیادی را شاهد بودیم و اطلاعات و جزئیات سخت افزاری بسیار دقیق تر و کامل تر بودند.
متریال دیزاین و عرضه تعداد زیادی اپ با رابط های کاربری به روز شده ی مبتنی بر آن را خود می توان یک شگفتی دانست. نقطه ی عطف بعدی نیز در جایست که بسیاری از تولید کنندگان تلفن های هوشمند اندرویدی پس از ارائه اندروید آب نبات چوبی سعی کردند بسیار سریع محصولات مهم خودشان را با این نسخه ی جدید به روز رسانی نمایند.
پیش از همه ی محصولات، همانطور که انتظار می رفت بسیاری از آنهایی که عنوان Google Play edition را یدک می کشیدند به روز شدند و در یک اتفاق بسیار جالب و نادر موتورولا و ال جی حتی از گوگل نیز جلو زدند و پرچمداران خود یعنی موتو اکس ۲۰۱۴ و G3 را قبل از خانواده ی نکسوس به روز رسانی کردند.
حتی اکنون شایعاتی را می شنویم که سامسونگ تا ماه آینده اندروید آب نبات چوبی را برای پرچمدار مطرحش یعنی نوت ۴ ارائه خواهد نمود و البته صاحبان گلکسی S5 این آپدیت را در برخی از نقاط اروپا هم اکنون دریافت کرده اند و در حال بهره گیری از آن هستند. ارائه ی یک به روز رسانی از نسخه ی جدید اندروید، برای محصولات برند کره ای پیش تر اشاره شده در این فاصله ی زمانی کوتاه، خودش به تنهایی شگفتی قابل توجهی است.

وان پلاس از دل Oppo بیرون آمد و شگفتی ساز شد

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

یکی از شگفتی سازان سال گذشته وان پلاس وان بود، کمپانی که توسط معاون ارشد سابق شرکت Oppo راه اندازی شد و یک شب توجه دنیا را به خودش معطوف داشت. Pete Lau مدیر عامل وان پلاس پیش از عرضه ی محصول شرکتش اعلام کرد تلفن هوشمند تولیدی آنها تلاش دارد بهترین طراحی و سخت افزار را با قیمتی بسیار کم به کاربران ارائه کند، کاری که از عهده ی سایر تولید کنندگان بر نمی آید.
نکته قابل توجه و شگفتی ساز این بود که وان پلاس در زمان ارائه ی محصولش یعنی وان پلاس وان به همه ی وعده هایی که داده بود عمل کرد و تلفن هوشمندی پرچمدار، از نظر اقتصادی قابل قبول و از نظر طراحی جذاب را عرضه کرد که عمر باتری مناسبی داشت و دوربینش نیز کاملاً کارآمد بود.
تنها بخش منفی قضیه سختی های پیرامون تهیه موبایل مورد بحث بود. وان پلاس خودش را به یک سیستم دعوتنامه ای محدود کرد و فقط تعداد مشخصی سفارش را پذیرفت. این کمپانی ثابت کرده است می تواند محصولاتی کارآمد، جذاب، کاربرد پسند و البته به صرفه از نظر اقتصادی تولید نماید و حالا تنها بحث توسعه اش و ورود به بازار جهانی به شکل گسترده باقی مانده، اتفاقی که در صورت رخ دادش شاید بتواند برندهای بزرگ را نگران کند.

اپل و ضعف های موجود در طراحی اولین فبلتش

مدتی بود که بسیاری می گفتند اپل باید تلفن های هوشمندی با اندازه ی بزرگتر تولید و عرضه نماید، این بحث دقیقاً از زمانی شروع شد که کاربران با گذشت زمان و تجربه ی نمایشگرهای بزرگتر بر روی محصولات سایر کمپانی های مختلف به مزایای در اختیار داشتن چنین صفحه نمایش هایی پی بردند.
اپل در ابتدا در مقابل خواست کاربران مقاومت نشان می داد و سعی می کرد بر مبنای سیاست های پیشین خودش پیش رود، اما عاقبت طلسم شکسته شد و اهالی کوپرتینو نیز از آیفون ۶ پلاس با صفحه نمایش بزرگتر پرده برداشتند.

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

آیفون ۶ و ۶ پلاس از نظر طراحی هنوز هم جز زیباترین ها هستند، اما عده ای نیز بر این باورند اپل بر سنت های پیشین طراحیش پافشاری داشته و با واقعیت هایی در مورد تولید تلفن های هوشمند بزرگتر کنار نیامده است.
مثلاً ارائه ی شیوه ای که بتوان از فبلت توسط یک دست در زمان ضرورت کمک گرفت برای بسیاری از کاربران حائز اهمیت است و همین کاربران معتقدند راهکار ارائه گشته توسط اپل و تحت عنوان Reachability mode به قدر کافی کارآمد و البته خلاقانه و مناسب نیست. کره ای ها در محصولاتی مانند G3 و یا نوت ۴ به مراتب بهتر عمل کرده و راه حل های کاربر پسند تری عرضه کرده اند که این مسئله شاید از تجربه های پیشین آنها در تولید فبلت ناشی شده باشد.
در محصولات سامسونگ و ال جی تصویر ارائه شده بر روی نمایشگر کوچک تر شده و در یک لبه ی تلفن قرار می گیرد اما اپل در iOS و در وضعیت Reachability به شکل نه چندان خوشایندی صفحه نمایش را نصف می کند و محتوا را از بالای آن به وسط و پایین می آورد.
یکی دیگر از ضعف های موجود در طراحی آیفون این است که اپل هنوز هم خودش را ملزم به عرضه ی باریک ترین محصولات بازار می داند. این الزام شاید بازاریابی موبایل تولید شده را آسان تر نماید اما در کاربرد پذیریش به شکل قابل توجهی اثر گذار خواهد بود.
اگر نگاهی به بررسی های صورت پذیرفته در مورد آیفون ۶ پلاس داشته باشید بسیاری معتقد بوده اند نازکی این موبایل و البته لبه های گرد و بدنه ی فلزی جذابش سبب می شود به آسانی از دست سر بخورد و به زمین بیافتد و این مسئله ممکن است برای کاربران آزار دهنده باشد، مگر اینکه از قاب های ویژه ای که برای آن تولید شده کمک گرفته شود. البته این همان مشکلی است که پیش از این در مورد HTC One نیز عنوان شده بود.
در سوی دیگر موبایل هایی مانند موتو ایکس و… بر حسب تجربه های پیشین تولید کنندگان و برای غلبه بر همین مسئله از یک قوس ارگونومیک در پشت خود بهره گرفته اند تا علاوه بر افزوده شدن به جاذبه های ظاهریشان در دست کاربران نیز بهتر جای بگیرند.
اگر یادتان باشد تا پیش از معرفی آیفون ۶ پلاس تصاویر زیادی در اینترنت منتشر شد که سعی می کردند شکل ظاهری این فبلت را حدس بزنند و در بسیاری از این عکس ها محصول مورد بحث با یک قوس در پشتش ترسیم شده بود. تقریباً همگان امیدوار بودند اپل اصول ارگونومیک را در طراحی محصول تازه اش رعایت کند ولی این مسئله فعلاً محقق نشده است.

آیفون هایی که خم می شدند

مروری بر اتفاقات پیرامون تلفن های هوشمند پرچمدار عرضه شده در سال ۲۰۱۴ (1)

تلاش و اصرار اپل برای ارائه محصولات و تلفن های هوشمندی که دارای ضخامت چندانی نباشند به چالشی دیگر نیز برای این شرکت ختم شد که کاربران تگ #bendgate را به آن در شبکه های اجتماعی اختصاص دادند.
به یکباره موجی در شبکه های مذکور توسط کاربرانی خشمگین راه افتاد که همگی معتقد بودند بدنه آیفون ۶ پلاس به راحتی ممکن است دچار خمیدگی شود. البته تراژدی بزرگتر وقتی رخ داد که کاربران حتی ۶ پلاس های سالم را نیز در مقابل دوربینشان و بدون هیچ علتی خم می کردند تا اپل را که حاضر نبود ضعف محصولش را بپذیرد به زانو در آورند.
ناگفته نماند برخی افراد کارهای عجیبی نیز صورت دادند، مثلاً نوجوانی ۱۶ ساله به یک فروشگاه اپل در شهر لندن رفت و شروع به خم کردن آیفون های ۶ پلاس موجود در آن کرد و سپس فیلمی که از اینکار تهیه شده بود را بر روی اینترنت قرار داد.
اپل بیکار ننشست و بحران را به بهترین شکل ممکن مهار کرد. این کمپانی سیاستی را در فروشگاه های خود اعمال نمود که بر مبنای آن هر کاربری آیفون ۶ خم شده خود را می توانست بدون قید و شرط عوض کند و البته این قانون همین امروز هم وجود دارد تا دیگر گلایه ای باقی نمانده باشد، هر چند گفته می شود اهالی کوپرتینو به صورت مخفیانه تلاش کرده اند تا در تولیدات بعدی سری ۶ پلاس ضعف های پیشین طراحی را کامل برطرف کنند.
شاید بزرگترین خورده ای که می شود به اپل گرفت برخوردش در قبال بحران پیش آمده با رسانه ها بود، این شرکت تقریباً ترجیح داد توضیح خاصی ارائه نکند و سکوت پیشه نماید و یا به نوعی جریان های خبری و رسانه ها را نادیده گرفت

منبع : digiato.com

arman shiri

قلب انسان

قلب چیست و چگونه کار می کند؟ 

قلب اساسا یک پمپ عضلانی توخالی است که بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ می کند اگرچه قلب بزرگتر از مشت دست نیست ؛ ولی در طول دوران عمر در حدود 300 میلیون لیتر خون را پمپ می کند. رگ های بزرگ خون که به قلب متصل اند خون را به ریه ها و سراسر بدن می برند و باز می گردانند.
قلب در موجودات مختلف است. 
برای مثال قلب ماهی دو حفره ای است ولی قلب انسان چهار حفره دارد که در ادامه به آن بحث خواهیم کرد.

قلب انسان

قلب انسان همان طوری که قبلا اشاره شد چهار حفره دارد و دارای 2 دهلیز و 2 بطن است.خون در قلب انسان به دو مسیر پمپاژ می شود مسیر اول که مسیر گردش خون کوتاه است، در سمت راست قلب خون از سیاهرگ های زیرین و زبرین وارد دهلیز راست می شود و سپس از طریق دریچه سه لختی که دربین دهلیز و بطن راست قرار دارد وارد بطن شده و بر اثر انقباض بطن از طریق سرخرگ ششی (تنه ریوی) به شش ها برده می شود و خون در شش ها به تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن با هوای داخل شش ها می پردازد و سپس خون تصفیه شده دوباره توسط سیاهرگی وارد قلب می شود ولی این بار به قسمت چپ قلب وارد می شود یعنی ابتدا وارد دهلیز چپ و سپس توسط دریچه میترال وارد بطن چپ می شود و با نقباض بطن خون وارد آئورت (بزرگترین سرخرگ بدن) می شود و در تمام قسمت های بدن خون در رگ ها و مویرگ ها حرکت می کند و در مویرگ ها در میان سلول های بدن جریان می یابد و مواد و اکسیژن و دی اکسید کربن و سایر مواد را با سلول ها مبادله می کند.(به وسیله فشار تراوشی و اسمزی)
قلب از سه نوع ماهیچه به نامهای ماهیچه آندوکارد میوکارد و پریکارد تشکیل شده است که میوکارد ماهیچه قابل انقباض قلب را تشکیل می دهد.آندوکارد لایه پوششی حفره های دهلیز و بطن است و پریکارد پوشش آبشامه قلب را می سازد. علاوه بر ماهیچه های فوق نوع دیگری از بافت به نام بافت گرهی در قلب وجود دارد.
بافت گرهی محل اصلی زایش تحرکات و انقباض های قلب است.
دو نوع بافت گرهی در قلب وجود دارد: بافت گرهی پیشاهنگ و بافت گرهی دهلیزی بطنی. گره پیشاهنگ در دهلیز راست و زیر بزرگ سیاهرگ زبرین قرار دارد و محل اصلی زایش انقباض های قلب می باشد و با تولید پیام هایی، این پیام ها به سمت گره دهلیزی بطنی که در بین بطن و دهلیز قرار دارد می روند و به ایت ترتیب در تمام قسمت های قلب پخش شده و باعث انقباض آن می شود و به این ترتیب می شود که قلب انقباض یافته و خون را به داخل سرخرگ ها انتقال می دهد.
انقباض دهلیز و انقباض بطن و استراحت قلب به ترتیب 1/0 3/0 و 4/0 ثانیه طول می کشد.جالب است بدانید قلب ما با هر انقباض 140 میلی لیتر خون را وارد سرخرگها می کند.
نکته قابل توجه این است که با وجود اینکه سلولهای قلب دائما با خون موجود در قلب ارتباط دارند اما با این حال از آن برای تامین نیازهای خود استفاده نمی کنند و به جای آن از خون رگهای خاصی که در بین سلولهای قلب منشعب می شوند استفاده می کنند .

آناتومی قلب 

این عضو مخروطی شکل بصورت کیسه‌ای عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی ریه‌ها پنهان شده و سپس توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل بدن) می‌باشد. 
قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم می‌شود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم می‌شوند. حفره های بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون می‌باشند. حفره‌های پایینی که بزرگتر و ضخیم‌ترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ می‌کنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ). 

شریانهای کرونری 

شریانهای کرونری از آئورت بیرون می‌آیند. آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن می‌باشد که از بطن چپ ، خون را خارج می‌سازند. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌دارند. دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند. 
این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل می‌شوند و تقریبا یک مسیر دایره‌ای را ایجاد می‌کنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج می‌باشد به همین دلیل کلمه لاتین شریانهای کرونری (Coronary یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می‌شود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخه‌ها و تغییراتی که می‌تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کرده‌اند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می‌باشد که به آنها اصطلاحا نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی می‌گویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شوند. 
این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ می‌شوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می‌باشد زیرا وظیفه آن ، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی می‌کند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریه‌ها می‌باشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار دارد، خون دراین شریانها جریان می‌یابد. 
وقتی عضله قلب منقبض می‌شود، فشار آن به قدری زیاد می‌شود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمی‌دهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده می‌کند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک می‌شوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم می‌گردند. (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند). 
در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمی‌توانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله‌ها دچار درد سینه و آنژین قلبی می‌گردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانی‌اش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی‌رسد، خواهد مرد و این یعنی سکته قلبی.

ضربان قلب

همان‌گونه که می‌دانید قلب نوعی تلمبه است. خون به وسیله آن در بدن جریان می‌یابد و زندگی را برای جاندار مسیر می‌سازد. اما چه تلمبه حیرت‌زایی! قلب در هر تپش تقریبا صد سانتی‌متر مکعب خون را در بدن پخش می‌کند. روزانه حدود 10 هزار لیتر خون به وسیله این تلمبه در درون رگ‌های هدایت می‌شود. در مدت عمر متوسط یک انسان شاید 250 میلیون لیتر خون به وسیله قلب، تلمبه زده شود. طول مدت هر تپش قلب انسان، کمی بیش از هشت‌دهم ثانیه است. بنابراین،‌ قلب روزی صدهزار بار می‌‌تپد و در فاصله هر یک تپش به مدتی برابر زمان یک تپش،‌ به استراحت می‌پردازد. پس قلب روزانه حدود 6 ساعت آرامش دارد. این که می‌گوییم «تپش» قلب، مقصودمان بسته و باز شدن آن است؛ یعنی انقباض و انبساط آن. تلمبه قلب در حالت انقباض (بسته شدن) خون را بیرون می‌راند؛ اما در حالت انبساط (باز شدن) خون را به درون قلب می‌کشد. البته گمان نکنید که این کار به سادگی مثلا باز و بسته شدن مچ دست صورت می‌گیرد. خیر؛ بلکه انقباض قلب به‌صورت نوعی موج از پایین قلب شروع شده، تا به بالای آن حرکت می‌کند. اکنون باید دید عامل این تپش چیست؟ به سخن دیگر، چه چیز سبب ادامه تپیدن قلب است؟ آیا انقباض و انبساط آن یک عامل خارجی دارد، یا از درون خود قلب برمی‌آید؟ این مساله یکی از جالب‌ترین پرسش‌ها در زیست‌شناسی است که در پاسخ آن هنوز بسی ابهام وجود دارد. با این وصف،‌ اکنون برایتان آزمایشی را تعریف می‌کنم که از صدها سال پیش،‌ دانشمندان با آن آشنا بوده‌اند. فرض کنید تخم مرغی را حدود 24 ساعت در ماشین جوجه‌کشی حرارت دهیم، حال اگر آن را بشکنیم و با ذره‌بین به درون آن بنگریم، خواهیم دید که سلول‌هایی که قرار است بعدا قلب جوجه را تشکیل دهند، از هم‌اکنون می‌تپند. آری،‌ این یاخته‌ها از هم‌اکنون که هنوز قلبی درست نشده است،‌ تپش را آغاز کرده‌اند! باز فرض کنید این سلول‌ها را برداریم و در یک مدیوم ـ یعنی «ماده کشت مخصوص» ـ پرورش دهیم. خواهیم دید که قلب رشد می‌کند و سپس اگر آن را به شش قسمت برش دهیم، باز خواهیم دید که هر قسمت آن تا مدتی عمل «انقباض» را انجام می‌دهد. دلیلش چیست؟ ما نمی‌دانیم؛ فقط این را می‌توانیم بگوییم که قلب دارای این ویژگی است که به‌طور خودکار می‌تواند عمل باز و بسته شدن را انجام دهد. نتیجه آنکه تپیدن دایمی قلب هنوز از معماهای زندگی است!

غذاهای مفید و مضر برای قلب

بیماری کرونر(1) قلبی به صورت مشکلاتی از قبیل دردهای آنژینی و انفارکتوس ( حمله قلبی) بروز می کند. آنچه که سبب بروز بیماری قلبی می شود، تشکیل تدریجی رسوب های چربی یا پلاک ها در لایه داخلی دیواره سرخرگ ها می باشد. این رسوب ها سبب محدود کردن عبور جریان خون می شوند که این پدیده را تصلب شرایین یا سخت شدن رگ ها (آترواسکلروز) می نامند.
دراین بیماری هیچ علامت واضحی وجود ندارد، اما زمانی که آسیب به سرخرگ ها جدی شده و جریان خون به قلب محدود شود، سبب بروز درد خواهد شد .
مسدود شدن کامل یک سرخرگ خون رسان به قلب، منجر به حمله قلبی ناگهانی و کشنده می شود
. روش های متداول جهت پیشگیری از تصلب شرایین، شامل کاهش فشار خون ، دریافت رژیم غذایی کم چربی ، کاهش وزن اضافی و ترک سیگار می باشد. به برخی افراد نیزجهت کاهش کلسترول خون ، دارو داده می شود. 
تحقیقات نشان می دهند که ارتباط مستقیمی میان رژیم غذایی و بیماری قلبی وجود دارد و با دریافت یک رژیم غذایی سالم می توان سلامتی قلب و دستگاه گردش خون را حفظ کرد.

چه غذاهایی برای قلب مفید هستند؟

- کلم برگ، کلم قرمز، گل کلم، کلم بروکسل، کلم بروکلی، شلغم، چغندر، اسفناج، مارچوبه ، لوبیا سبز، نخود سبز، لویبا قرمز، لویبا چشم بلبلی ، نخود خشک وعصاره مخمر دارای ویتامین های گروه ب خصوصا" اسید فولیک هستند. تحقیقات متعددی نشان داده اند که اسید فولیکی که به طورطبیعی درموادغذایی یافت می شود، می تواند سبب کاهش ماده ای درخون به نام " هموسیستئین "(2) شود و به این ترتیب از ابتلا به تصلب شرایین پیشگیری می کند. 
دانشمندان براین باورند که این ماده مستقیما به دیواره رگ ها آسیب می رساند و سبب تشکیل رسوب های چربی می شود. تخمین زده شده است که افزایش دریافت روزانه اسید فو لیک به میزان100 میکروگرم، سبب کاهش مرگ های مرتبط با بیماری کرونر قلبی به میزان 7 درصد در مردان و 5 درصد در زنان می شود.
- درجوامعی که مقادیر فراوانی از ماهی های روغنی را مصرف می کنند ، مشاهده شده است که شیوع بیماری های کرونر قلبی کمتر از جوامعی است که مقدار کمی ماهی مصرف می کنند. ماهی های روغنی از قبیل : ماهی خالمخالی، آزاد و سایر ماهی ها از قبیل قباد، حلوا، شیر، کیلکا و اوزون برون دارای اسیدهای چرب مفیدی می باشند.
دانشمندان معتقدند که این مواد باعث کاهش خطر انعقاد خون و همچنین ممانعت از افزایش چربی های مضر خون می شوند.
مصرف ماهی حداقل 3 بار درهفته ، برای افرادی که دارای سابقه بیماری قلبی و همچنین افرادی که مایل به پیشگیری از ابتلا به این بیماری هستند، توصیه می شود.
- جو دو سر، حبوبات ، سیب وگلابی؛ غنی از فیبر محلول(3) هستند که به کاهش سطوح کلسترول خون کمک می کنند. سیر نیز اثر مشابهی دارد. افزایش کلسترول خون ، به خصوصLDL کلسترول ( کلسترول بد )، یکی ازعوامل عمده بروز تصلب شرایین است . مصرف منظم چنین غذاهایی به کاهشLDL( کلسترول ) کمک می کند.
- روغن زیتون ، روغن کانولا، مغزها و دانه ها حاوی نوعی از اسیدهای چرب به نامMUFA( اسیدهای چرب غیر اشباع ) هستند که به کاهش سطوحLDL– کلسترول کمک می کنند.
- میوه ها و سبزی ها ، حاوی ویتامین های آنتی اکسیدان ( ضد سرطان ) ، مواد معدنی و مواد مغذی مفیدی هستند که سبب متوقف کردن آسیب ناشی از عمل مواد سرطان زا به دیواره سرخرگ ها می شوند.
مصرف حداقل روزانه 3 واحد از این غذاها توصیه می شود. سه چهارم لیوان آب میوه یا سبزی ها به عنوان یک واحد محسوب می شود که معادل یک عدد میوه متوسط یا یک لیوان سبزی خرد شده خام یا نصف لیوان پخته است.

سیر

براساس تحقیقات با وجود آن که سیر بوی مطلوبی ندارد و بسیاری از افراد از آن فرار می کنند ، اما تحقیقات جدید دانشمندان انگلیسی نشان می دهد ، بوی سیر برای سلامت قلب خوب است و عملکرد قلب را بهبود می بخشد.
براساس تحقیقات دانشمندان دانشگاه آلابامای بیرمنگام انگلیس علت تاثیر مثبت سیر بر قلب انسان ، آن است که سیر ماده ای به نام الوسین داردکه تکثیر می شود و از ترکیبات آن سولفور تولید می شود و سولفور نیز بوی دهان را تغییر می دهد.
بر اثرکنش و واکنش این ماده با سلول های قرمز خون ، دی اکسید سولفور تولید می شود و دی اکسید سولفور نیز به روانسازی جریان خون در قلب کمک می کند.

میوه ها

میوه هایی مانند طالبی، موز و پرتقال برای سلامت قلب موثرند
به عقیده دانشمندان اغلب بیماران قلبی روزانه چندین دارو مصرف می کنند که موجب دفع پتاسیم از بدنشان می شود و چون کمبود این ماده مغذی می تواند با حملات قلبی همراه باشد، خوردن مواد غذایی که منبع پتاسیم هستند، بسیار ضروری است.
از آنجایی که کلسترول ، فشار خون و هموسیستین بالا، زمینه ساز بروز بیماری های قلبی هستند، مصرف طالبی به دلیل دارا بودن مواد مغذی که برای کنترل این سه عامل مورد نیاز است، مفید بوده و در حفظ سلامت قلب موثر شناخته شده است.
مطالعات نشان داده است مصرف یک فنجان آب طالبی در روز به میزان 25 درصد احتمال بروز فشار خون را کاهش می دهد. طالبی یکی از بهترین میوه ها برای حفظ سلامت قلب است.
همچنین بررسی ها نشان داده است افرادی که ویتامین C، بتا کاروتن و اسید فولیک را در مقادیر مورد نیاز دریافت می کنند، سطح این ترکیب در خونشان پایین تر است. بطوری که خوردن مواد غذایی که منابع این مواد مغذی محسوب می شوند، در مدت 4 هفته به میزان 11درصد، سطح این فاکتور را کاهش داده است.
گفتنی است ویتامین C بالایی که در طالبی وجود دارد به همراه بتا کاروتن، احتمال بروز سرطان هایی نظیر سرطان ریه، سینه، مثانه، روده بزرگ، معده و لوزالمعده را در افراد مستعد کاهش می دهد. این دو ماده مغذی (ویتامین C و بتاکاروتن) با فعالیت آنتی اکسیدانی که دارند، از فعالیت تخریبی رادیکال های آزاد جلوگیری کرده و مانع تشکیل غدد سرطانی می شوند.

لبنیات

اگر از آن آدم‌هایی هستید که شیر و پنیرتان هرگز ترک نمی‌ شود، از شنیدن این خبر خوشحال خواهید شد، این که محققان متوجه شده‌اند افرادی مثل شما، نسبت به سایر افراد، چند قدم از سکته قلبی و مجموعه علائم هشداردهنده آن دور هستند.
اگر بخواهید دقیق‌تر بدانید، قضیه از این قرار است که سندرمی وجود دارد به نام "سندرم متابولیک". 
این سندرم، مجموعه علائمی است که اگر فرد چند تای آن را داشته باشد، باید فکری به حال خودش بکند و بیشتر مراقب باشد، چون می ‌تواند نشان ‌دهنده خطر قریب ‌الوقوع بیماری قلبی و سکته در او باشد. 

علائم سندرم متابولیک

علائم سندرم متابولیک،عبارتند از: فشار خون بالا ، تری‌گلیسیرید بالا ، کلسترول خوب یا همان HDL پایین، قند خون بالا و همین طور چاقی شکمی.
حالا می ‌توانیم اصل خبر را، به گزارش رویترز، دوباره مرور کنیم: کسانی که روزانه شیر می‌ خوردَند، به نسبت کسانی که "به ندرت" به‌ آن رغبت نشان می ‌دادند، 62 درصد کمتر احتمال دارد که به سندرم متابولیک دچار شوند. این نتایج، از بررسی 2 هزار و 400 مرد میانسال بریتانیایی، به مدت حدود 20 سال به دست آمده است. 
نتایج مشابهی هم در مورد مصرف پنیر و ماست به دست آمده و این خوراکی‌ها هم همین فایده را داشته‌اند.
جالب است از سرنوشت افرادی که در این مطالعه دچار سندرم متابولیک شده‌اند، خبر داشته باشیم. این افراد 79 درصد بیشتر از سایرین دچار حمله قلبی شدند، 4 برابر جمعیت نرمال جامعه دچار دیابت یا بیماری قند شدند و احتمال فوتشان در عرض این 20 سال،46 درصد بیشتر از سایرین بود. 
این بررسی‌ها، در دانشگاه "کاردیف" انگلستان انجام شده و نتایج آن در نشریه " اپیدمیولوژی بهداشت جامعه "چاپ شده است. البته این مطالعه ثابت نمی‌ کند که با مصرف لبنیات، قطعاً به علائم سندرم متابولیک دچار نمی‌ شوید. 
این نتایج تنها نشان‌ دهنده نوعی رابطه بین این دو موضوع است که برای اثبات قطعی نوع این رابطه، باید مطالعات بالینی و مداخله‌ای بیشتری صورت گیرد. با این حال، از آنجا که به دلایل گوناگون، مصرف لبنیات مفید شناخته شده است، می‌ توانیم از همین الان آن را به عنوان یک توصیه جدی برای همه مطرح کنیم.
در مطالعات قبلی هم نقش لبنیات در پیشگیری از انواع بیماری‌ها بررسی شده و نتایج مشابهی به دست آمده است. به عنوان مثال چندی پیش، محققان آمریکایی گزارش دادند که افرادی که روزانه مقادیر بالایی از مواد حاوی کلسیم و ویتامین D استفاده می ‌کنند، 18 درصد کمتر از بقیه احتمال دارد که دچار دیابت نوع 2 شوند و همان طور که می ‌دانیم، لبنیات گوناگون سرشار از این دو ماده حیاتی هستند.
اما شیر و لبنیات، از چاقی هم تا حدی پیشگیری می ‌کنند. همان طور که می‌ دانیم، اکثر آنها حاوی مقادیر قابل ‌‌ملاحظه‌ای کلسترول هم هستند. پس چطور است که افرادی که از این خوراکی‌ها می‌ خورند، کمتر چاق می ‌شوند و حتی چربی خون‌شان هم بیشتر از بقیه تحت‌ کنترل است؟ هنوز راز این معما گشوده نشده، حتی جالب است اگر به این نکته دقت کنیم که حذف چربی لبنیات هم تأثیری در کاهش وزن افراد نداشته است. 
مطالعات انجام شده نشان می ‌دهد که اگر فرد چاق بخواهد با کم کردن چربی لبنیات مصرفی‌اش، مقدار کالری دریافتی‌اش را کم کند، فایده چندانی نخواهد برد و این موضوع کمکی در کاهش وزن او نمی ‌کند. بنابراین بهتر است از حجم غذاهای سرخ‌شده و آماده‌اش کم کند تا از چربی لبنیات مصرفی‌اش.
شاید همه این تأثیرات را بتوان به ترکیب مواد مغذی موجود در لبنیات نسبت داد. شاید همین ترکیب اسرارآمیز باشد که از لبنیات معجونی ساخته که بتواند بیشترین فایده و کمترین ضرر را برای ما داشته باشد.

از چه غذاهایی باید پرهیز کنیم ؟

گوشت و فرآورده های آن، لبنیات پرچربی و کره ، دارای مقادیر زیادی نوعی چربی هستند که باعث افزایش سطوحLDL ( کلسترول ) درخون می شوند. در بیماریهای قلبی مصرف این غذاها را باید به حداقل رساند. 
همچنین مصرف کیک و بیسکویت به علت نوع چربی به کار رفته در آنها، سبب افزایش سطحLDL (کلسترول ) می شود .
انواع غذاها و سوپ های آماده ی مصرف و یا کنسرو شده ، غذاهای بیرون از منزل ، سوسیس و کالباس و گوشت های نمک سود شده و کلا" گوشت و فرآورده های آن و همچنین تنقلات شور سرشار از نمک ( سدیم کلراید) هستند. دریافت زیاد سدیم با فشار خون بالا ارتباط دارد که از عوامل خطر موثر در بروز بیماری قلبی است. کاهش مصرف این نوع غذاها و نمک طعام سر سفره به کاهش فشار خون کمک می کند.

بیماری های قلبی

گرفتگی رگهای قلب
بیماری سرخرگهای قلب(آترواسکلروز سرخرگ های قلب عبارت است از تصلب و باریک شدن فضای داخل سرخرگهای قلب. قلب ۳ سرخرگ اصلی دارد. زمانی که هر کدام یا همگی تنگ شوند، آنها دیگر نمیتوانند اکسیژن کافی به سلولهای قلب برسانند. این بیماری مردان و زنان بالای ۴۰ سال را متأثر میسازد، اما پیش از یائسگی در زنان کمتر شایع است. 
علایم شایع 
مراحل اولیه: 
ـ اغلب بدون علامت است. 
مراحل بعدی: 
ـ آنژین صدری (احساس سوزش، فشردگی، سنگینی، یا گرفتگی در قفسه سینه که ممکن است به بازوی چپ، گردن، فک، یا کتف گسترش پیدا کند). 
علل بیماری
  • سیگار کشیدن
  • بالا بودن فشارخون
  • سابقه خانوادگی بیماری سرخرگهای قلب، دیابت، فشار خون بالا، یا آترواسکلروز
  • تغذیه نامناسب، خصوصاً وجود چربی زیاد در رژیم غذایی
  • سابقه حمله قلبی یا سکته مغزی
  • ورزش نکردن
  • شخصیت تهاجمی یا ناشکیبا
  • اضافه وزن
  • استفاده مداوم از روغنهای نباتی مایع و جامد که چربیهای مضر در بدن تولید کرده و باعث گرفتگی رگها میشوند.
  • مصرف نکردن روغنهای طبیعی مانند روغن گاوی، روغن زیتون و مواد طبیعی
    استفاده از شیرینیجات، خوراکیها و مواد غیر طبیعی مانند پیتزا، شیرینی، شکلات و ...
  • افزایش کلسترول یا LDL (لیپوپروتیئن با چگالی کم ـ کلسترول بد) و یا کاهش HDL (لیپوپروتئین با چگالی زیاد ـ کلسترول خوب) در خون 
    عوارض احتمالی 
    انفارکتوس قلب (مرگ سلولهای عضله قلب در اثر نرسیدن خون به حد کافی) که زندگی را در معرض تهدید قرار میدهد. 
    فعالیت 
    یک برنامه ورزشی روزانه و در حد متوسط داشته باشید. از فعالیتهای جنسی مستمر و پشت سز هم پرهیز کنید. . 
    رژیم غذایی 
    ـ رژیم غذایی دارای چربی کم (اما با روغنهای طبیعی)
    سکته قلبی ( MI )
    تعریف 
    یک حمله قلبی (سکته قلبی) زمانی رخ می دهد که یک منطقه از عضله قلب به علت نرسیدن اکسیژن کافی به آن محل دچار صدمه دائمی یا مرگ شود.
    علل،شیوع ،و عوامل خطر 
    بیشتر حملات قلبی توسط یک لخته که یکی از رگهای کرونر را مسدود می کند (رگهای خونی که خون و اکسیژن را به عضله قلب می رسانند) ایجاد می شوند.لخته معمولاًدر یک رگ کرونر که قبلاً بعلت تغییرات آترواسکلروز باریک شده ،تشکیل می شود.پلاک آترواسکلروزی داخل دیواره رگ گاهی ترک بر می دارد و این امر تشکیل لخته را ،که ترومبوز نیز نامیده می شود،شروع می کند.
    لخته درون رگ کرونری جریان خون و اکسیژنرسانی به عضله قلبی را مختل می کند،که سبب مرگ سلولهای قلبی در آن ناحیه می شود.ماهیچه قلبی آسیب دیده توانایی خود برای انقباض را از دست می دهد،و عضله قلبی باقیمانده برای جبران منطقه آسیب دیده واردعمل خواهد شد.
    گاهی ،استرس شدید ناگهانی می تواند یک حمله قلبی را شروع کند.
    تخمین دقیق شیوع حملات قلبی دشوار است زیرا حدود 200,000 تا 300,000 بیمار هر ساله در آمریکا قبل از رسیدن به خدمات پزشکی می میرند.تخمین زده می شود که تقریباً 1 میلیون بیمار هر ساله با حمله قلبی به بیمارستان مراجعه می کنند.
    عوامل خطر برای بیماری عروق کرونرو حمله قلبی شامل:
    • سیگار
    • فشار خون بالا
    • چربی زیاد رژیم غذایی
    • کنترل نامناسب کلسترول خون ،بویژه LDL ("کلسترول بد") بالا و HDL ("کلسترول خوب")پایین
    • بیماری قند خون
    • جنس مذکر
    • سن
    • وراثت
    بسیاری فاکتورهای خطر نامبرده به اضافه وزن مربوط است.
    عوامل خطر جدید تری برای بیماری عروق کرونر در چند سال گذشته مشخص شده اند.این عوامل شامل هموسیستئین بالا ،CRP (C-reactive protein)،و سطح فیبرینوژن است. هموسیستئین یک اسید آمینه است. CRP با واکنشهای التهابی مرتبط است،و فیبرینوژن یک جزء سیستم انعقادی خون است. هموسیستئین بالا با مشتقات اسید فولیک قابل درمان است.تحقیقات همچنان در مورد ارزش عملی این فاکتورهای جدید ادامه دارد.
    حملات قلبی مسئول 1 از هر 5 مرگ می باشد.این بیماری یک علت عمده مرگ ناگهانی در بالغین است.
    علائم 
    درد سینه پشت جناق(استخوان وسط سینه) یک علامت عمدۀ حملۀ قلبی است،ولی در بسیاری افراد ،بخصوص در افراد مسن و بیماران دیابتی درد ممکن است ناچیز یا حتی اصلاً وجود نداشته باشد(بنام "حملۀ قلبی خاموش").اغلب درد از ناحیه سینۀ شما به بازوها یا شانه؛گردن؛دندانها؛ فک؛ شکم یا پشت انتشار می یابد.گاهی اوقات درد تنها در یکی از این نواحی احساس می شود .
    درد بطور معمول بیش از 20 دقیقه طول می کشد و کاملاً با استراحت یا نیتروگلیسرین برطرف نمی شود،در حالیکه درد آنژین با هردو برطرف می شود.
    درد ممکن است شدید و زیاد یا خفیف و نامشخص باشد.درد به صورتهای زیر احساس می شود:
    • حالت فشاری یا چیز سنگین
    • نوار محکم دور سینه
    • "یک فیل روی سینه [ شما] نشسته است"
    • حالت سوء هاضمه
    سایر علائم که ممکن است به تنهایی یا همراه درد سینه باشند عبارتند از: 
    • نفس تنگی
    • سرفه
    • احساس سبکی سر-سرگیجه
    • غش کردن
    • تهوع یا استفراغ
    • تعریق،که ممکن است شدید باشد
    • احساس "نزدیک شدن به مرگ"
    • اضطراب
    نشانه ها و آزمایشات 
    در حین یک آزمایش بالینی ،پزشک معمولاً متوجه پالس سریع می شود.فشار خون ممکن است طبیعی ،بالا یا پایین باشد.در زمان سمع قفسه سینه با گوشی پزشکی،پزشک ممکن است کراکل های ریوی،سوفل قلبی ،یا سایر صداهای غیر طبیعی را بشنود. 
    تستهای زیر می توانند حمله قلبی و میزان صدمه قلبی را نشان دهند:
    • تست نوار قلب(ECG)— یک عدد یا مکرر در عرض چند ساعت
    • اکو کاردیوگرافی
    • آنژیوگرافی قلب
    • ونتریکولوگرافی هسته ای
    تستهای زیر فرآورده های ناشی از آسیب قلب و فاکتورهای مبین خطر بالای حمله قلبی را نشان دهند:
    • تروپونین آی و تروپونین تی(پروتئین های درگیر در انقباض عضلانی)
    • CPK و CPK-MB 
    • میوگلوبین سرم
    درمان
    حمله قلبی یک اورژانس پزشکی است!بستری و احتمالاً مراقبتهای ویژه مورد نیاز است.پایش مداوم نوار قلب سریعاًآغاز می شود،زیرا آریتمی های کشنده (ضربانات نامنظم قلبی) مهمترین علت مرگ در چند ساعت اول پس از حمله قلبی هستند.
    اهداف درمان شامل توقف پیشرفت حمله قلبی ،کاهش بار قلب و پیشگیری از عوارض می باشد .
    داروها و مایعات مستقیماً از راه یک کاتتر داخل وریدی به درون یک سیاهرگ تزریق می شوند.وسایل پایش متعددی ممکن است لازم باشد.یک سوند ادراری برای پایش دقیق وضع مایعات گذاشته می شود.
    معمولاً اکسیژن تجویز می شود،حتی اگر اکسیژن خون طبیعی باشد.این امر اکسیژن کافی در اختیار بافتهای بدن می گذارد و کار قلب را کم میکند.
    داروهای ضد درد
    نیترو گلیسرین وریدی یا سایر داروها برای کنترل درد و کاهش نیازقلب به اکسیژن بکار می روند.مورفین و داروهای مشابه ضد دردهای قوی هستند که ممکن است برای یک حمله قلبی تجویز شوند.
    داروهای ضد انعقادی
    اگر EKG ثبت شده حین درد قلبی بصورت"بالا رفتن قطعه ST " باشد،داروهای ترومبولیتیک(داروهای حل کننده لخته) در عرض 12 ساعت پس از شروع درد سینه ممکن است شروع شوند.این درمان ترومبولیتیک در ابتدا به صورت تزریق آرام استرپتوکیناز یا فعال کنندۀ پلاسمینوژن بافتی شروع و با تزریق وریدی هپارین دنبال می شود.
    درمان با هپارین به منظور پیشگیری از تشکیل لخته های جدید،برای 48 تا 72 ساعت ادامه می یابد.علاوه بر این وارفارین (کومادین )که خوراکی مصرف می شود ،ممکن است جهت پیشگیری از تشکیل لخته های بیشتر تجویز شود.
    درمان ترومبولیتیک برای بیمارانی که دارای خصوصیات زیر باشند مناسب نیست:
    • خونریزیهای داخل سر مثل خونریزی داخل جمجمه ای
    • اشکالات مغزی مثل تومورها یا ناهنجاریهای رگهای خونی
    • سکته مغزی در 3 ماه گذشته(یا احتمالاً بیشتر)
    • ضربه مغزی در 3 ماه گذشته
    علاوه بر این،درمان ترومبولیتیک در افرادی که شرایط زیر را داشته باشند بسیار خطرناک است:
    • پرفشاری خون شدید
    • جراحی عمده یا تصادف شدید در 3 هفته گذشته
    • خونریزی داخلی در 2-4 هفته اخیر
    • بیماری زخم پپتیک
    این درمان در خانمهای حامله و افرادی که داروهای ضد انعقادی مثل کومادین مصرف می کنند بسیار خطرناک است.
    مصرف داروهای ترومبولیتیک ممکن است با خونریزی شدید همراه شود.پزشکتان می تواند در انتخاب درمان مناسب به شما کمک کند.
    اساس معالجه یک حمله قلبی درمان ضد پلاکتی است.این درمان می تواند از تجمع پلاکتها در محل آسیب وارده به دیواره رگ خونی -- مثل پارگی در پلاک آترواسکلروزی-- جلوگیری کند.تجمع پلاکتی و انباشته شدن آنها اولین پدیده ای است که منجر به تشکیل لخته می شود.یک داروی ضد پلاکتی پر مصرف آسپرین است.دو داروی ضد پلاکتی مهم دیگر تیکلوپیدین(تیکلید) و کلوپیدوگرل(پلاویکس)هستند.
    سایر داروها
    • مسدود کننده های بتا(مثل متوپرولول،آتنولول و پروپرانولول)به منظور کاهش بار قلب و پایین آوردن فشار خون استفاده می شوند.
    • مهارکننده های آنزیم مبدل آنژیوتنسین(مانند رامیپریل،لیزینوپریل،انالاپریل، یا کاپتوپریل) برای پیشگیری از نارسایی قلب و کاهش فشار خون مصرف می شوند.
    جراحی و سایر اقدامات
    آنژیوپلاستی اورژانس کرونر ممکن است برای باز کردن شریانهای کرونر مسدود لازم باشد.این روش درمانی را می توان بجای درمان ترومبولیتیک استفاده کرد؛یا در بیمارانی که داروهای ترومبولیتیک نباید استفاده شوند ممکن است بکار رود.وسیله ای بنام استنت اغلب حین آنژیوپلاستی داخل شریان گذاشته می شود.این امر برای اطمینان بیشتر است که شریان کرونری تازه باز شدۀ بعد از جراحی همچنان باز بماند.پیوند بای‌پس عروق کرونری بصورت اورژانس ممکن است در برخی بیماران نیاز باشد.
    شواهد اخیر حاکی از آن است که استفاده از آنژیوپلاستی و استنت گذاری می تواند اولین قدم درمانی برای باز کردن شریان قلبی مسدود باشد، به شرطی که این روش در زمان مشخص در مرکز مجهز صورت گیرد.اگر این روش در دسترس نباشد،استفاده از درمان ترومبولیتیک پیشنهاد می شود.
    پیش آگهی
    پی آمد بیماری بسته به وسعت و حجم بافت آسیب دیده متفاوت است.پی آمد بیماری در صورت آسیب به سیستم هدایت الکتریکی قلب (سیستم الکتریکی که انقباض قلب را کنترل می کنند) وخیم خواهد بود.
    تقریباًیک سوم موارد منجر به مرگ می شود.اگر بیمار 2 ساعت پس از حمله زنده بماند،احتمال زنده ماندن زیاد است،ولی ممکن است با عوارض همراه باشد.
    بیماران بدون عارضه ممکن است کامل خوب شوند؛حملات قلبی لزوماً فرد را زمین گیر نمی کند.معمولاً فرد به تدریج فعالیتهای طبیعی و روزمره،از جمله فعالیت جنسی را بدست می آورد.
    عوارض 
    آریتمی ها مثل تاکی کاردی بطنی،فیبریلاسیون بطنی، بلاک قلبی • نارسایی احتقانی قلب
    • شوک کاردیوژنیک
    • گسترش انفارکتوس:گسترش مقدار بافت قلبی آسیب دیده
    • پریکاردیت(التهاب پرده اطراف قلب)
    • آمبولی ریوی(لخته خون در ریه ها)
    • عوارض درمان (برای مثال،داروهای ترومبولیتیک شانس خونریزی را زیاد می کنند.)
  • پیشگیری 
    برای پیشگیری از حمله قلبی
    • فشار خونتان را کنترل کنید
    • سطح کلسترول تام را کنترل کنید.جهت کنترل سطح کلسترول ،پزشکتان ممکن است دارویی از خانواده استاتین ها تجویز کند(آتورواستاتین،سیمواستاتین).
    • اگر سیگاری هستید سیگار را ترک کنید.
    • غذای کم چربی حاوی میوه و سبزیجات فراوان و فاقد روغن حیوانی مصرف کنید.
    • بیماری قند را کنترل کنید.
    • اگر چاق هستید وزنتان را کم کنید.
    • روزانه یا چند بار در هفته پیاده روی یا سایر ورزشهایی که کارآیی قلب را بهبود می بخشد انجام دهید.(ابتدا با پزشک خود مشورت کنید.)
    اگر دارای یک یا چند فاکتورخطر بیماریهای قلبی هستید ،با پزشکتان در مورد تجویز آسپرین برای پیشگیری از حمله قلبی تماس بگیرید.
    بعد از یک حمله قلبی ، پیگیری بیمار برای کاهش خطر بروز یک حمله دیگر ضروری است.اغلب یک برنامه بازتوانی قلبی برای بازگشت به زندگی روزمره توصیه می شود.برنامه ورزش،تغذیه، و داروها را مطابق تجویز پزشکتان ادامه دهید.

    دیابت یکی از عوامل سکته قلبی

    دیابت یک عامل خطر مهم و بزرگ برای بیماری ‌های قلبی و سکته است. حدود 65 درصد افرادی که دیابت دارند به علت انواع مختلفی از بیماری‌های قلبی عروقی می‌ میرند.
    متن کل خبر : دیابت یک عامل خطر مهم و بزرگ برای بیماری ‌های قلبی و سکته است. حدود 65 درصد افرادی که دیابت دارند به علت انواع مختلفی از بیماری‌های قلبی عروقی می‌ میرند. به ویژه زنان دیابتی خطر بالایی برای مردن از بیماری‌های قلبی-عروقی و سکته ی قلبی دارند.
    حدود 150 میلیون نفر در جهان و 3 میلیون نفر در ایران به بیماری دیابت مبتلا هستند. مطالعه‌ای در شهر بوشهر که توسط دکتر نبی ‌پور و همکارانش انجام گرفت نشان داد که 9/12درصد از زنان بوشهری دیابت دارند.
    آن نوع دیابتی که به طور شایع در بزرگسالان وجود دارد، دیابت نوع 2 است. در دیابت نوع 2، لوزالمعده انسولین تولید می ‌کند، اما بدن نمی ‌تواند به طور مناسب از آن استفاده کند و به تدریج توانایی تولید آن را از دست می ‌دهد.
    دیابت نوع 2 یک بیماری جدی است که علاوه بر افزایش خطر بیماری‌های قلبی، باعث نارسایی کلیه، کوری چشم و قطع اندام تحتانی در بزرگسالان می شود.
    دیابت همچنین می‌ تواند منجر به آسیب اعصاب و ایجاد اختلال در مبارزه با عفونت شود.
    خطر دیابت نوع 2 بعد از 45 سالگی افزایش می‌ یابد. اگر اضافه وزن دارید، به ویژه اگر افزایش وزن شما بیشتر در ناحیه ی قسمت میانی بدن است به احتمال زیاد، در معرض ابتلا به این بیماری هستید.
    عوامل خطر دیگر شامل نداشتن تحرک بدنی و سابقه ی خانوادگی دیابت است. زنانی که طی حاملگی دیابت داشته‌اند (دیابت حاملگی) یا نوزادانی که با وزن بیش از 4 کیلوگرم متولد شده اند، در معرض خطر بالای ابتلا به دیابت نوع 2هستند.
    علایم دیابت ممکن است شامل خستگی، تهوع، تکرر ادرار، تشنگی غیر معمول، کاهش وزن، تاری دید، عفونت‌های مکرر و تاخیر در بهبود زخم‌های بدن باشد.
    دیابت نوع 2 به تدریج پیشرفت می ‌کند و گاهی اوقات هیچ علامتی ندارد. حتی اگر هیچ علامتی از دیابت ندارید، در صورتی که اضافه وزن و هر یک از عوامل خطر دیابت نوع 2 را دارید، از پزشک خود بخواهید تا برای شما آزمایش قند خون بنویسد.
    اگر شما دیابت دارید، کنترل سطح قند خون به پیشگیری از مشکلات احتمالی کمک می ‌کند. به علت این که دیابت با بیماری‌های قلبی مرتبط است، کنترل و ارزیابی دیابت بایستی شامل کنترل یک سری عوامل معین باشد.
    کسانی که دیابت دارند، باید فشار خون و کلسترول خود را پایین‌تر از سطح توصیه شده‌ نگه دارند. نکشیدن سیگار، داشتن تحرک بدنی و مصرف روزانه ی آسپرین (در صورت توصیه ی پزشک) برای پیشگیری از بیماری‌های قلبی مهم هستند.
    برخی از افراد دیابت ندارند، اما در معرض خطر زیادی برای ابتلا به این بیماری هستند. این افراد "مستعد دیابت" هستند. در این افراد سطوح قند خون بیشتر از میزان طبیعی است، اما هنوز وارد محدوده ی دیابت نشده است.
    تحقیقات جدید نشان داده‌اند که بسیاری از افراد مستعد دیابت می ‌توانند با ایجاد تغییر در رژیم غذایی و فعالیت بدنی از ایجاد دیابت پیشگیری کنند یا آن را به تأخیر اندازند.
    احتمال سکته ی قلبی یا مغزی در افراد دیابتی 50 درصد بیشتر از کسانی است که قند خون طبیعی دارند. بنابراین بایستی توجه زیادی به کنترل یا پیشگیری فشار خون، کلسترول خون و دیگر عوامل خطر بیماری‌ های قلبی داشته باشند.

    کنترل دیابت در سه گام:

    اگر دیابت دارید، برداشتن سه گام ضروری به شما کمک می‌ کند تا آن را بهتر کنترل کنید:

    گام اول: انجام آزمایش A1C

    این آزمایش می‌تواند نشان دهد که در سه ماه گذشته به طور متوسط چه قدر موفق به کنترل قند خون خود شده‌اید. مطلوب آن است که مقدار این آزمایش کمتر از 7 باشد. حداقل هر شش ماه یک بار این آزمایش را انجام دهید.

    گام دوم: فشار خون

    توجه داشته باشید که هر چه قدر فشار خونتان بالاتر باشد، قلب برای پمپاژ خون به داخل عروق به تقلای بیشتری نیاز دارد. بهتر است هر بار که به پزشک مراجعه می ‌کنید، از او بخواهید تا فشار شما را اندازه‌گیری کند. سعی کنید فشارخون‌تان را کمتر از 13 بر روی 8 نگه دارید.

    گام سوم: کلسترول

    کنترل کلسترول بد یا LDL که باعث انسداد عروق شما می ‌شود. حداقل سالی یک بار آن را اندازه بگیرید و سعی کنید آن را کمتر از 100نگه دارید.
    برای کاهش کلسترول و فشار خون می‌توانید:
  • به فعالیت فیزیکی روزانه بپردازید.
  • میزان نمک ، چربی و کلسترول خصوصاً چربی اشباع شده غذایتان را تا حد امکان کاهش دهید.
  • غذاهای فیبردار بیشتری بخورید؛ مثل میوه ، سبزیجات ، حبوبات ، نان و غلات سبوس دار(مثل سنگک و بربری).
  • وزن خود را کنترل کنید.
  • اگر سیگاری هستید، سیگار را ترک کنید.
  • داروهای خود را به طور مرتب مصرف کنید.
  • از پزشک خود بخواهید تا در صورت نیاز برای شما آسپرین تجویز کند.
  • برای کنترل دیابت خود از دیگران هم کمک بخواهید.

    پیشگیری از دیابت

    اگر قند خون شما بیشتر از حد طبیعی است، بیشتر احتمال دارد که به دیابت نوع 2مبتلا شوید. اما می ‌توانید کارهایی انجام دهید که سلامتی ‌تان را بهبود ببخشید و شروع دیابت را به تأخیر بیندازید یا از آن پیشگیری کنید.
    مطالعه ی اخیر نشان داده است که بسیاری افراد مستعد دیابت که اضافه وزن دارند، به طور قابل توجهی می ‌توانند خطر پیشرفت بیماری دیابت را با داشتن رژیم غذایی مناسب(کم ‌چربی و کم انرژی) و انجام فعالیت‌ بدنی (حداقل 5 روز در هفته و هر بار 30 دقیقه) کاهش دهند.

    نتایج تعدادی تحقیق:

    به طور کلی افرادی که با استفاده از رژیم لاغری و افزایش تحرک بدنی (معمولاً پیاده روی سریع) حدود 5 تا 7 درصد کاهش وزن (7-5 کیلوگرم) پیدا می ‌کنند، خطر بیماری دیابت تا سه سال آینده در آنها 58 درصد کاهش می ‌یابد.
    در افراد بالای 60 سال این تغییرات در شیوه ی زندگی خطر پیشرفت بیماری دیابت را حدود 71 درصد کاهش می‌‌دهد.
    افرادی که داروهای دیابت (متفورمین) مصرف می ‌کنند، خطر پیشرفت بیماری را تا 31 درصد کاهش می‌ دهند. این یافته‌ها مشخص می ‌کند که شما می ‌توانید اقداماتی انجام دهید که از دیابت پیش گیری کنید یا آن را به تأخیر بیندازید.

    ضعف قلب (نارسایی قلب، Heart Failure)

    این بیماری جدا بد و آزار دهنده و ناتوان کننده میباشد.اعتدال روح بسته به یک جزء حرارت و یک جزء برودت و یک جزء یبوست و یک جزء رطوبت است ، بنا براین اگر در یکی از این اجزاء کمی یا افزونی پیدا شود از کار خودش باز میماند و قلب را ناتوان میکند. به هر حال این بیماری ناشی از غلبه یکی از اخلاط چهار گانه (صفرا ، سودا ، بلغم ، خون) است که در هر نوع باید مزاج را به تعادل رساند. گاهی سبب بیرونی دارد ناراحتی های فکری و روانی و گاهی از ضعف خود قلب است
    علائم بیماری : سکته های قلبی (خفیف یا قوی)و ناراحتی های قلبی که مربوط به نارسایی قلب میشوند

    خفقان قلب ( Asphyxiation ، Suffocation )

    این بیماری به علت امتلاء رگهای قلب از خون پیدا میشود و نیز ممکن است از زیادی رطوبت پرده ای که قلب را در بر میگیرد باشد و گاهی از چیرگی حرارت صفرایی و گاهی نیز از بخار هایی است که بسوی قلب میروند. و در بعضی اوقات ممکن است سبب چیرگی خون در مزاج باشد و علامتش همان علامات عمومی غلبه خون است و سرخی چهره بیمار ، شدت یافتن تپش سرخ رگها و نفس نفس زدن بیمار است

    علائم بیماری : نگرانی واسترس بی مورد، تب

    منابع :

    قلب چیست و چگونه کار می کند؟ http://rtp.ir
    غذاهای مفید و مضر برای قلب http://drkhorsandi.parsiblog.com
    قلب http://daneshnameh.roshd.ir
    علتها و علایم گرفتگی رگهای قلب http://www.parsiteb.com
    دیابت یکی از عوامل سکته قلبی http://www.parsiteb.com 
    بوی سیر برای قلب مفید است http://www.parsiteb.com 
    سکته قلبی ( MI ) http://irancliniconline.com
    میوه های مفید برای قلب http://www.parsiteb.com 
    لبنیات http://www.parsiteb.com
    ضربان قلب http://daneshnameh.roshd.ir 
    ضعف قلب (نارسایی قلب، Heart Failure) http://www.parsiteb.com 
    خفقان قلب ( Asphyxiation ، Suffocation ) http://www.parsiteb.com

  • arman shiri

    حدود ۷۰۰ گونه از مارهای دنیا زهری هستند و شامل چندین مار هستند که می‌توانند انسان را به هلاکت برسانند. یک مار زهری سم خود را از طریق نیشهایش که یا توخالیند و یا شیار دارند تزریق می‌کند.

    به گزارش”یک پارس”به نقل ازممتازنیوز،‌ در جهان نزدیک به بیش از ۴۰۰۰ نوع مختلف مار وجود دارد که در خشکی و زیر زمین و در آب و گاهی هم بر روی درختان زندگی می‌کنند. این خزنده، تقریباً در همه جای کره زمین به جز مناطق قطبی و برخی جزیره‌ها، یافت می‌شود.طول کوچکترین مار حدود ۷ سانتیمتر است که برخی مردم با کرم اشتباه می‌گیرند. در این مطلب اشاره ای داریم به سمی ترین و ترسناک ترین مارهای دنیا و اینکه هر کدام چند نفر را می توانند بکشند:

     

    Bushmaster

    یکی از سمی ترین مارهای دنیا، ماری به نام”بوش مستر” است. این مار می تواند به طول سه و در بعضی از مواقع به چهار متر برسد و این ویژگی آن ها را به بزرگترین مارهای افعی در دنیا تبدیل می کند. زیستگاه اصلی این مار در آمریکای جنوبی است و البته در منطقه کاستاریکا از این مار بسیار می ترسند.

     

    mar sami.1

     

    نیش این مار به قدری زهرآگین است که می تواند ۱۶۵۰ موش را با یک بار نیش زدن از پای در آورد و همچنین نیش این مار می تواند یک انسان را نیز بکشد. طبق تحقیقات این مار با هر بار نیش زدن ۴۰۰ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند.

     

    افعی موکتی

    “افعی موکتی” یکیاز زهر آلودترین مارها اما بسیار کوچک است. این مار می تواند تا ۷۵ سانتی متر رشد کند و همچنین زیستگاه آن نیز در آفریقا و خاورمیانه است. این افعی در زمان خطر از خودش صدای زیری ایجاد می کند و همچنین نوع حرکت آن نیز به حرف S انگلیسی شبیه است.

     

     mar sami.2

     

    یک نیش “افعی موکتی” می تواند دو انسان و ۳۳۰۰ موش را ضربه فنی کند. محققان بر این اعتقاد هستند که این مار عامل بسیاری از مرگ و میرهای انسانی بر اثر مارگزیدگی است. افعی موکتی در هر بار نیش زدن ۲۰ میلی گرم زهر به بدن قربانی وارد می کند.

     

    مامبای سیاه

    “مامبای سیاه” برخلاف اسمی که دارد اصلا سیاه نیست. البته پوست خارجی آن سیاه نیست ولی داخل دهانش سیاه رنگ است. این مار به عنوان سریع ترین مار با سرعت ۲۳ کیلیومتر در دنیا شناخته می شود و طول آن نیز می توان به ۴٫۵ متر برسد.

     

    mar sami.3 

     

    این مارها در گروه های کوچک زندگی می کنند و قادر هستند تا از فاصله دو متری نیز حمله کنند. معمولا در هر حمله چندین ضربه مهلک به قربانی وارد می کنند. هر بار نیش این مار می تواند ۴ انسان و ۶۶۴۰ موش را نابود کند. نیش این مار هیچگونه نجاتی ندارد و در ۹۹ درصد از مواقع قربانی کشته می شود.

     

    مار ببری

    همانطور که از پوست راه راه این مار پیدا است رنگ های زرد و مشکی این مار باعث شده است تا به این نام مشهور شود. “مار ببری” در منطقه جنوب استرالیا و تازمانیا زندگی می کند و به عنوان یکی از خطرناکترین مارهای دنیا شناخته می شود. این مار می توان تا دو متر رشد کند.

     

     mar sami.7

     

    هر بار نیش این مار ۱۱۲ میلی گرم زهر وارد بدن می کند و می تواند ۸ انسان و ۱۳۳۳۳ موش را بکشد. این اعداد واقعا وحشتناک هستند و هر کسی دوست ندارد نزدیک این مار شود.

     

    Common Krait

    این مار با توجه به زهرآگین بودنش بسیار روح لطیفی دارد به طوری که اگر انسان ها با او کاری نداشته باشند او نیز به کسی آسیب وارد نمی کند. البته این امر نشانی از بی ازار بودن آن نیست. این مار در ۱۲ گونه متفاوت زندگی می کند و همه آن ها به شدت مرگبار هستند.

     

     mar sami.4

     

    این مار می تواند با هر بار نیش زدن ۱۱ انسان و ۱۸۷۵۰ موش را از بین ببرد. همچنین در هر بار نیش زدن ۳۰ میلی گرم زهر از نیش هایش خارج می کند.

     

    Inland Taipan

    یکی از وحشتناک ترین مارهای دنیا Inland Taipanاست. این مار نیز مانند دیگر گونه های بسیار خطرناک در منطقه استرالیا زندگی می کند. نکته جالب در مورد این مار این است که طول آن به نسبت خطرناکی اش کم است. این مار می تواند تا سقف ۲٫۵ متر رشد کند.

     

    mar sami.5

     

    هر بار نیش زدن این مار می تواند ۴۴ انسان و ۷۷ هزار موش بکشد. این مار در هر بار نیش زدن ۷۷ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند و زهر آن چیزی نیست که بتوان به راحتی از دستش فرار کرد.

    حدود ۷۰۰ گونه از مارهای دنیا زهری هستند و شامل چندین مار هستند که می‌توانند انسان را به هلاکت برسانند. یک مار زهری سم خود را از طریق نیشهایش که یا توخالیند و یا شیار دارند تزریق می‌کند.

    به گزارش”یک پارس”به نقل ازممتازنیوز،‌ در جهان نزدیک به بیش از ۴۰۰۰ نوع مختلف مار وجود دارد که در خشکی و زیر زمین و در آب و گاهی هم بر روی درختان زندگی می‌کنند. این خزنده، تقریباً در همه جای کره زمین به جز مناطق قطبی و برخی جزیره‌ها، یافت می‌شود.طول کوچکترین مار حدود ۷ سانتیمتر است که برخی مردم با کرم اشتباه می‌گیرند. در این مطلب اشاره ای داریم به سمی ترین و ترسناک ترین مارهای دنیا و اینکه هر کدام چند نفر را می توانند بکشند:

     

    Bushmaster

    یکی از سمی ترین مارهای دنیا، ماری به نام”بوش مستر” است. این مار می تواند به طول سه و در بعضی از مواقع به چهار متر برسد و این ویژگی آن ها را به بزرگترین مارهای افعی در دنیا تبدیل می کند. زیستگاه اصلی این مار در آمریکای جنوبی است و البته در منطقه کاستاریکا از این مار بسیار می ترسند.

     

    mar sami.1

     

    نیش این مار به قدری زهرآگین است که می تواند ۱۶۵۰ موش را با یک بار نیش زدن از پای در آورد و همچنین نیش این مار می تواند یک انسان را نیز بکشد. طبق تحقیقات این مار با هر بار نیش زدن ۴۰۰ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند.

     

    افعی موکتی

    “افعی موکتی” یکیاز زهر آلودترین مارها اما بسیار کوچک است. این مار می تواند تا ۷۵ سانتی متر رشد کند و همچنین زیستگاه آن نیز در آفریقا و خاورمیانه است. این افعی در زمان خطر از خودش صدای زیری ایجاد می کند و همچنین نوع حرکت آن نیز به حرف S انگلیسی شبیه است.

     

     mar sami.2

     

    یک نیش “افعی موکتی” می تواند دو انسان و ۳۳۰۰ موش را ضربه فنی کند. محققان بر این اعتقاد هستند که این مار عامل بسیاری از مرگ و میرهای انسانی بر اثر مارگزیدگی است. افعی موکتی در هر بار نیش زدن ۲۰ میلی گرم زهر به بدن قربانی وارد می کند.

     

    مامبای سیاه

    “مامبای سیاه” برخلاف اسمی که دارد اصلا سیاه نیست. البته پوست خارجی آن سیاه نیست ولی داخل دهانش سیاه رنگ است. این مار به عنوان سریع ترین مار با سرعت ۲۳ کیلیومتر در دنیا شناخته می شود و طول آن نیز می توان به ۴٫۵ متر برسد.

     

    mar sami.3 

     

    این مارها در گروه های کوچک زندگی می کنند و قادر هستند تا از فاصله دو متری نیز حمله کنند. معمولا در هر حمله چندین ضربه مهلک به قربانی وارد می کنند. هر بار نیش این مار می تواند ۴ انسان و ۶۶۴۰ موش را نابود کند. نیش این مار هیچگونه نجاتی ندارد و در ۹۹ درصد از مواقع قربانی کشته می شود.

     

    مار ببری

    همانطور که از پوست راه راه این مار پیدا است رنگ های زرد و مشکی این مار باعث شده است تا به این نام مشهور شود. “مار ببری” در منطقه جنوب استرالیا و تازمانیا زندگی می کند و به عنوان یکی از خطرناکترین مارهای دنیا شناخته می شود. این مار می توان تا دو متر رشد کند.

     

     mar sami.7

     

    هر بار نیش این مار ۱۱۲ میلی گرم زهر وارد بدن می کند و می تواند ۸ انسان و ۱۳۳۳۳ موش را بکشد. این اعداد واقعا وحشتناک هستند و هر کسی دوست ندارد نزدیک این مار شود.

     

    Common Krait

    این مار با توجه به زهرآگین بودنش بسیار روح لطیفی دارد به طوری که اگر انسان ها با او کاری نداشته باشند او نیز به کسی آسیب وارد نمی کند. البته این امر نشانی از بی ازار بودن آن نیست. این مار در ۱۲ گونه متفاوت زندگی می کند و همه آن ها به شدت مرگبار هستند.

     

     mar sami.4

     

    این مار می تواند با هر بار نیش زدن ۱۱ انسان و ۱۸۷۵۰ موش را از بین ببرد. همچنین در هر بار نیش زدن ۳۰ میلی گرم زهر از نیش هایش خارج می کند.

     

    Inland Taipan

    یکی از وحشتناک ترین مارهای دنیا Inland Taipanاست. این مار نیز مانند دیگر گونه های بسیار خطرناک در منطقه استرالیا زندگی می کند. نکته جالب در مورد این مار این است که طول آن به نسبت خطرناکی اش کم است. این مار می تواند تا سقف ۲٫۵ متر رشد کند.

     

    mar sami.5

     

    هر بار نیش زدن این مار می تواند ۴۴ انسان و ۷۷ هزار موش بکشد. این مار در هر بار نیش زدن ۷۷ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند و زهر آن چیزی نیست که بتوان به راحتی از دستش فرار کرد.

    حدود ۷۰۰ گونه از مارهای دنیا زهری هستند و شامل چندین مار هستند که می‌توانند انسان را به هلاکت برسانند. یک مار زهری سم خود را از طریق نیشهایش که یا توخالیند و یا شیار دارند تزریق می‌کند.

    به گزارش”یک پارس”به نقل ازممتازنیوز،‌ در جهان نزدیک به بیش از ۴۰۰۰ نوع مختلف مار وجود دارد که در خشکی و زیر زمین و در آب و گاهی هم بر روی درختان زندگی می‌کنند. این خزنده، تقریباً در همه جای کره زمین به جز مناطق قطبی و برخی جزیره‌ها، یافت می‌شود.طول کوچکترین مار حدود ۷ سانتیمتر است که برخی مردم با کرم اشتباه می‌گیرند. در این مطلب اشاره ای داریم به سمی ترین و ترسناک ترین مارهای دنیا و اینکه هر کدام چند نفر را می توانند بکشند:

     

    Bushmaster

    یکی از سمی ترین مارهای دنیا، ماری به نام”بوش مستر” است. این مار می تواند به طول سه و در بعضی از مواقع به چهار متر برسد و این ویژگی آن ها را به بزرگترین مارهای افعی در دنیا تبدیل می کند. زیستگاه اصلی این مار در آمریکای جنوبی است و البته در منطقه کاستاریکا از این مار بسیار می ترسند.

     

    mar sami.1

     

    نیش این مار به قدری زهرآگین است که می تواند ۱۶۵۰ موش را با یک بار نیش زدن از پای در آورد و همچنین نیش این مار می تواند یک انسان را نیز بکشد. طبق تحقیقات این مار با هر بار نیش زدن ۴۰۰ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند.

     

    افعی موکتی

    “افعی موکتی” یکیاز زهر آلودترین مارها اما بسیار کوچک است. این مار می تواند تا ۷۵ سانتی متر رشد کند و همچنین زیستگاه آن نیز در آفریقا و خاورمیانه است. این افعی در زمان خطر از خودش صدای زیری ایجاد می کند و همچنین نوع حرکت آن نیز به حرف S انگلیسی شبیه است.

     

     mar sami.2

     

    یک نیش “افعی موکتی” می تواند دو انسان و ۳۳۰۰ موش را ضربه فنی کند. محققان بر این اعتقاد هستند که این مار عامل بسیاری از مرگ و میرهای انسانی بر اثر مارگزیدگی است. افعی موکتی در هر بار نیش زدن ۲۰ میلی گرم زهر به بدن قربانی وارد می کند.

     

    مامبای سیاه

    “مامبای سیاه” برخلاف اسمی که دارد اصلا سیاه نیست. البته پوست خارجی آن سیاه نیست ولی داخل دهانش سیاه رنگ است. این مار به عنوان سریع ترین مار با سرعت ۲۳ کیلیومتر در دنیا شناخته می شود و طول آن نیز می توان به ۴٫۵ متر برسد.

     

    mar sami.3 

     

    این مارها در گروه های کوچک زندگی می کنند و قادر هستند تا از فاصله دو متری نیز حمله کنند. معمولا در هر حمله چندین ضربه مهلک به قربانی وارد می کنند. هر بار نیش این مار می تواند ۴ انسان و ۶۶۴۰ موش را نابود کند. نیش این مار هیچگونه نجاتی ندارد و در ۹۹ درصد از مواقع قربانی کشته می شود.

     

    مار ببری

    همانطور که از پوست راه راه این مار پیدا است رنگ های زرد و مشکی این مار باعث شده است تا به این نام مشهور شود. “مار ببری” در منطقه جنوب استرالیا و تازمانیا زندگی می کند و به عنوان یکی از خطرناکترین مارهای دنیا شناخته می شود. این مار می توان تا دو متر رشد کند.

     

     mar sami.7

     

    هر بار نیش این مار ۱۱۲ میلی گرم زهر وارد بدن می کند و می تواند ۸ انسان و ۱۳۳۳۳ موش را بکشد. این اعداد واقعا وحشتناک هستند و هر کسی دوست ندارد نزدیک این مار شود.

     

    Common Krait

    این مار با توجه به زهرآگین بودنش بسیار روح لطیفی دارد به طوری که اگر انسان ها با او کاری نداشته باشند او نیز به کسی آسیب وارد نمی کند. البته این امر نشانی از بی ازار بودن آن نیست. این مار در ۱۲ گونه متفاوت زندگی می کند و همه آن ها به شدت مرگبار هستند.

     

     mar sami.4

     

    این مار می تواند با هر بار نیش زدن ۱۱ انسان و ۱۸۷۵۰ موش را از بین ببرد. همچنین در هر بار نیش زدن ۳۰ میلی گرم زهر از نیش هایش خارج می کند.

     

    Inland Taipan

    یکی از وحشتناک ترین مارهای دنیا Inland Taipanاست. این مار نیز مانند دیگر گونه های بسیار خطرناک در منطقه استرالیا زندگی می کند. نکته جالب در مورد این مار این است که طول آن به نسبت خطرناکی اش کم است. این مار می تواند تا سقف ۲٫۵ متر رشد کند.

     

    mar sami.5

     

    هر بار نیش زدن این مار می تواند ۴۴ انسان و ۷۷ هزار موش بکشد. این مار در هر بار نیش زدن ۷۷ میلی گرم زهر وارد بدن قربانی می کند و زهر آن چیزی نیست که بتوان به راحتی از دستش فرار کرد.

    www.momtaznews.com :منبع

    arman shiri

    عجایب هفتگانه جهان باستان:

    دیوار بزرگ چین ، آرامگاه تاج محل (هند) ، شهر باستانی پترا (اردن) ، مجسمه حضرت مسیح ریودوژانیرو (برزیل) ، ویرانه های ماچو پیکچو متعلق به تمدن اینکا (پرو) ، هرم و بقایای شهر چیچن ایتزا متعلق به تمدن مایا (مکزیک) و کولوسئو رم (ایتالیا) به عنوان عجایب هفتگانه جدید جهان انتخاب شدند.
     

     

    چیچن ایتزا

    چیچن ایتزا اثری باستانی از تمدن مایا است که در کشور مکزیک واقع شده است. این اثر جزو میراث جهانی یونسکو به شمار می‌رود. در سال ۲۰۰۷ میلادی، این اثر به همراه ۶ اثر دیگر در یک رای گیری جهانی به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید معرفی شدند.

    محوطه (سایت) چیچن ایتزا شامل چندین ساختمان سنگی است که قبلاا به عنوان قصر، معبد، حمام، مغازه و ... به کار می‌رفته اند. مطرح ترین قسمت های آن عبارتند از

    * El Castillo (قلعه)
    o مهمترین اثر این مجموعه، El Castillo ( به معنای قلعه در اسپانیولی) است که عبارتست از هرمی پلکانی که از هر چهار طرف دارای پله‌هایی تا بالای هرم است. این معبد، متعلق به خدای آسمان بوده است.

    * معبد جنگجویان
    * محوطه بازی
    * سایر سازه ها
    o معابد و سازه‌های دیگری نیز در محوطه اثر تاریخی چیچن ایتزا قرار دارند.
     
     

     
     

     
     


     مجسمه حضرت مسیح برزیل
     

     

     
     
     
     

     
     
     
     
     
    مجسمه مشهوری که در برزیل در شهر Rio de Janeiro قرار دارد و بسیاری از مردم آن را در تلویزیون دیده اند در حقیقت مجسمه مسیح منجی است. این مجسمه با 125 فوت ارتفاع در سال 1926 و در ارتفاع ۷۱۰ متری نوک کوه Corcovado ساخته شده است. مجسمه مذکور حالت ایستاده عیسی مسیح را در حالیکه دستان خود را کاملاً باز کرده است نشان می دهد که این حالت نشان دهنده پذیرش همه انسانها در آغوشش است. مجسمه عیسی مسیح نشانه برزیل است که امروزه شهرتی جهانی پیدا کرده است.
     
    توریستهایی که از برزیل دیدن می کنند حتماً به دیدن این مجسمه نیز می روند. دست چپ این مجسمه به سمت شمال شهر Rio de Janeiro و دست راست آن به سمت جنوب شهر اشاره می کند. مناظر بسیار جذابی را می توان از آنجا مشاهده کرد که نفس را در سینه تماشاچی حبس می کند. این مناظر شامل شهر Rio، خلیج، کوه Sugarloaf و ساحل رودخانه های Copacabana و Ipanema می شود. علاقمندان به فوتبال نیز می توانند منظره ای از استادیوم را مشاهده نمایند.
     
     


     
    کولوسئوم
     

    Coliseum معروفترین آمفی تئاتر دایره وار(بیضی) عظیم تاریخی که تعداد ردیف‌های صندلی آن به تعداد پنجاه هزار ودارای ۸۰ در ورودی است. واژه کلوسئوم به معنی «جایگاه بزرگ» نام دیگر آن آمفی تئاتر فلاویوسی(amphitheaterum flaviusi) است. ساخت کولوسئوم توسط Vespasian (وسپاسین)امپراطور سالهای ۶۹ تا ۷۰ روم پایه گذاری شد، پس از آن پسرش Titus (تیتوس)در سال ۸۰ بعد از میلاد آنرا بنا کرد، که نهایتا توسط Domitian (دومتین)برادر Titus که در سال ۸۱ بر وی غلبه کرد و بر جایگاه امپراطور روم نشست، کامل شد و به پایان رسید. کولوسئوم به عنوان اولین آمفی تئاتر دائمی و ماندگار ساخته شده در روم، در زمین‌های باتلاقی ما بین تپه‌های Esquiline(اسکوئیلین) و Caelian(کائلین) واقع شده بود.
     
    در این مجموعه امپراطور روم شاهد فجیع ترین جنایات به شکل کشتار بردگان و مسیحیان بوده‌است نبرد‌های خونین بر سر مرگ و زندگی گلادیاتور‌ها یکی از سرگرمی‌های روزانه امپراطوران و اشرافیان روم بوده‌است قدمت تاریخی و شکوه و جلال این عمارت از یک سو و کارامدی آن برای اجرای نمایش و امکان کنترل جمعیت، از سوی دیگر، باعث شد این سالن یکی از بزرگترین بناهای معماری روم باستان به شمار می‌رفت.
     
    پلان این مجموعه به شکل بیضی به قطر‌های ۱۸۸ و ۱۵۶ متر زیر بنای آن حدود ۶ جریب می‌باشد ارتفاع آن تقریبا به اندازه یک ساختمان۱۵ طبقه می‌رسد(حدود۴۸متر) کف صحنه چوبی است و در زیر آن مجموعه‌ای از اتاقها و گذرگاهها برای عبور حیوانات وحشی و سایر تدارکات لازم جهت راه اندازی و اجرای نمایش قرار گرفته‌است. تعداد ۸۰ دیوار به عنوان تکیه گاه برای طاق‌های گنبدی شکل، گذرگاهها، پلکان و ردیف‌های صندلی، روی صحنه قرار گرفته‌است. لبه بیرونی طاق‌های متوالی باعث اتصال طبقات مختلف و پلکان بین آنها به یکدیگر شده‌است. نمای داخلی Coliseum از بالا سه ردیف طاق‌های گنبدی شکل رو در روی ستون‌ها و سر ستون‌ها قرار گرفته‌اند،
     
    در ستون‌های طبقه اول سبک معماری دوریک (Doric)، در طبقه دوم سبک ایونیک (Ionic)، و در طبقه سوم سبک قرنتی (Corinthian) که نزدیک به سبک کلاسیک یونان بود، به کار رفته‌است.این بنا به دلیل عبور و مرور آسان جمعیت به داخل و خارج میدان یکی از شاهکار‌های مهندسی است در بالای این سه طبقه اصلی، طبقه زیرشیروانی شامل ستون‌های مستطیل شکل سبک قرنتی قرار دارد، فضای بین ستون‌ها با ۴۰ عدد پنجره کوچک مستطیل شکل پر شده‌است.
     
    در قسمت بالا، دیوارکوب‌ها و بندگاههایی وجود دارد که تیرک‌هایی را که سایه بان‌ها به آنها آویزان است، نگه داشته‌اند. در ساخت عمارت با دقت بسیاری از انواع ترکیبات ساختمانی استفاده شده، برای فونداسیون از بتون و برای ستون‌ها و طاق‌ها از سنگ آهک (تراورتن) استفاده شده، در ستون‌های به کار رفته برای دیوار دو طبقه زیرین، از نوعی سنگ متخلخل به نام توفا (Tufa) استفاده شده‌است. برای طبقات فوقانی و اکثر طاق‌ها از آجر بتونی استفاده شده‌است.

     
     
     
     

     
     
     
     
     

     


     
    دیوار چین 
     
    دیوار چین که یکی از هفت اعجاز جهان شمرده می شود، در جهان به لحاظ زمان ساخت طولانی ترین و بزرگترین مهندسی تدافعی نظامی در قدیم است .
     
    این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر سال ۱۹۸۷ در "فهرست میراث جهانی " ثبت شد. تاریخ ساخت دیوار چین به قرن ۹ قبل از میلاد باز می گردد.
     
    حکومت وقت چین برای جلوگیری از حملات ملیت های شمالی ، برجهای آتش برای خبر رسانی و یا قلعه‌های مرزی برای حصول اطلاعات دشمن را در ارتباط با دیوار و بر روی آن ایجاد کرد .
     
    در دوره حکمرانی سلسله‌های بهار وپاییز و کشورهای جنگجو ،میان دوک ها جنگ بر پا شد و کشورها با استفاده از کوه‌های مرزی به ساخت دیوار پرداختند تا سال ۲۲۱ قبل از میلاد ،امپراتور چین شی خوان پس از به وحدت رساندن چین ، دیوارهای دوک ها را به هم متصل کرد که به صورت دیوار بزرگ در مرزهای شمالی بر روی کوه‌ها در آمد . او می خواست با این کار از حملات دشمن به مراتع شمالی جلوگیری کند.
     
    در این زمان طول دیوار چین به ۵۰۰۰ کیلومتر می رسید. در سلسله خان پس از سلسله چین طول دیوار به ۱۰ هزار کیلومتر رسید. در تاریخ دو هزار و اندی ساله چین، حکمرانان دوران مختلف به ساخت دیوار چین پرداختند . تا اینکه طول دیوار به ۵۰ هزار کیلومتر رسید. این میزان معادل گردش به دور کره زمین است .
     
    دیواری که اکنون مردم مشاهده می کنند ، دیوار متعلق به سلسله مینگ (سال ۱۳۶۸ – سال ۱۶۴۴ ) است از غرب به دروازه " جایو گوان " در استان گان سو چین و از شر ق به ساحل رود یالو جیان در استان لیائو نینگ در شمال شرقی چین منتهی می شود و درمیان آن ۹ استان- شهر و ناحیه خود مختار به طول ۷۳۰۰ کیلومتر وجود دارد و مردم انرا دیوار طولانی می نامند.
     
    دیوار چین به عنوان پروژه تدافعی بر روی کوه‌ها ساخته می شد از بیابان ها مراتع و لجنزارها عبور می کرد . کارگران طبق عوارض زمینی ،ساختار متفاوتی برای ایجاد دیوار در نظر گرفتند که درایت و عقل نیاکان چین را نشان می دهد. دیوار بر مسیر کوه‌های پر فراز و نشیب امتداد یافته است . در بیرون دیوار پرتگاه‌های بلند دیده می شود . در واقع کوه و دیوار به یکدیگر پیوند خورده اند . لذا دشمن به هیچوجه قادر به نفوذ به این دیوار نبود . دیوار چین معمولا با آجرهای بزرگ و سنگ مستطیل ساخته شده و در وسط ان خاک و خرده سنگ ریخته شده و ارتفاع ان ۱۰ متر است در پهنای دیوار برای عبور چهار اسب کافی است و در یک ردیف عرض آن ۴ -۵ متر است تا در زمان انتقال غلات و سلاحها مشکلی ایجاد نشود .
     
    طرف درونی دیوار، نرده سنگی و در وجود دارد که به آسانی حرکت می کند . در فاصله معیینی سکوی دیواری ویا برج آتش برای خبررسانی ساخته شده است . سکوی دیواری برای ذخیره سلاحها و غلات و استراحت سربازان است و در جنگ مخفیگاه بوده است . هنگامی که دشمن دست به حمله می زد برج های آتش روشن می کردند و سراسر کشور از حمله آگاه می شدند .
     
    اکنون مقاومت دیوار چین به عنوان یک مانع نظامی از بین رفته است. اما زیبایی معماری مخصوص آن دیدنی است . زیبایی دیوار چین پر ابهت ، و باعظمت است. از دور دیواری بلند و پر پیچ و خم بر روی کوه‌ها همانند اژدهایی در حال حرکت به چشم می خورد و صحنه‌ای شکوهمند ایجاد شده است . از نزدیک ، دروازه‌های پر ابهت ، دیوار ها ، سکوهای دیوار ی،برج های دیده بانی، برج های آتش هماهنگ با عوارض زمینی آکنده از دلربایی هنری است. دیوار چین دارای اهمیت تاریخی و فرهنگی و ارزش دیدنی است. چینی ها می گویند : " کسی که به دیوار چین صعود نکرده باشد ، قهرمان نیست ".
    گردشگران چینی و خارجی از پیمودن دیوار احساس افتخار می کنند . حتی سران بسیاری کشورهای خارجی نیز فرصت دیدار از این اثر بزرگ را از دست نمی دهند .
     
    برخی از بخش های دیوار چین بخوبی حفظ شده است از جمله دیوار "بادلینگ " در نزدیکی بیجنیگ دیوار " سی ما تای " ، دیوار " موتیان یو " ، دروازه شان حای گوان در انتهای شرقی دیوار چین است که نخستین دروازه چین نامیده می شود و دروازه "جایوگوان" در انتهای غرب در گان سو ،این بخش ها همچنین از مکان های بسیار مشهور و دیدنی دیوار است و گردشگران زیادی در تمام سال از آنها بازدید می کنند .

    دیوار چین تجسم درایت و رنج و زحمت میلیونها چینی در دوره باستان چین است . این اثر پس ازهزاران سال از بین نرفته و دارای دلربایی فناناپذیر و سمبل روحیه ملیت چین است . سال ۱۹۸۷ میلادی دیوار چین به عنوان "سمبل ملیت چین در فهرست میراث جهانی ثبت شد.
     
     
     

     
     
     

     
     

     
     
     
     


     
    ماچو پیچو (به اسپانیایی: Machu Picchu)،
     
    ماچو پیچو (به اسپانیایی: Machu Picchu)، به معنی قلهٔ قدیمی، از آثار دورهٔ اینکاها می‌باشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفته‌است. اغلب اوقات از آن به‌عنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد می‌شود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شده‌ترین نماد امپراتوری اینکاها می‌باشد.

    این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته‌شده‌ و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیایی‌ها متروک شده‌است. برای قرن‌ها فراموش شده‌بود و به جز عده‌ای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی به جهانیان معرفی‌شد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل ‌شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

    ماچو پیچو با دیوارهای سنگی جلا داده‌شده مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شده‌است. اولین بنای این مجموعه این‌تی‌هوآتانا (به اسپانیایی: Intihuatana)، معبد خورشید که اطاقی با ۳ پنجره و در منطقه‌ای از ماچو پیچو که باستانشناسان آن را منطقهٔ مقدس می‌نامند، می‌باشد. در سال ۲۰۰۳ میلادی تعداد توریست‌های این شهر باستانی ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. در سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، پرو و دانشگاه ییل به توافقی مبنی بر استرداد صنایع دستی برداشته‌شده از ماچو پیچو در اوایل قرن بیستم میلادی توسط هیرام بینگهام دست یافتند
    .
    تاریخچه

    این‌تی‌هوآتانا (به انگلیسی: ‎Intihuatanais ‏)، تصور می‌شود یک ساعت نجومی است که توسط اینکاها طراحی و ساخته شده‌است.

    ماچو پیچو در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی در ارتفاعات امپراتوری اینکاها ساخته شده‌است. این شهر در حدود ۱۰۰ سال بعد در پی پیروزی امپراتوری اسپانیا متروک شد.

    این دژ در ۵۰ مایلی کوسکو، پایتخت اینکاها قرار دارد و به همین دلیل هرگز مانند سایر شهرهای اینکاها پیدا و ویران نشده‌است. در طول قرنها، جنگل‌های اطراف این مجموعه رشد کرده و آن را پوشانده است و به همین دلیل از نظرها پنهان مانده‌است و تنها عدهٔ معدودی از وجود آن اطلاع داشته‌اند. در بیست و چهارم ژوئیهٔ سال ۱۹۱۱ میلادی، ماچو پیچو به‌وسیلهٔ هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی در یک سخنرانی‌ در دانشگاه ییل به دنیای غرب معرفی شد. او به‌وسیلهٔ راهنمایی محلیانی که گهگاه به سایت مراجعه می‌کردند به آنجا هدایت شد. بینگهام مطالعات باستان‌شناسی را انجام داد و تحقیقاتش را دربارهٔ آن محل کامل کرد و آن را «شهر گمشدهٔ اینکاها» که نام اولین کتابش نیز بود، نامید. او هرگز اعتباری برای کسانی که او را به آن محل راهنمایی کردنند قائل نشد و آن را یک شایعهٔ محلی نامید.

    بینگهام در حال جستجو برای یافتن شهر ویکتوس، آخرین پناهگاه و موضع ایستادگی اینکاها در دوران تسلط اسپانیا بر پرو بود. در سال ۱۹۱۱ میلادی، بعد از سال‌ها کاوش و سفر در حوالی منطقه، او توسط کو‌اِن‌چو‌آنز (به اسپانیایی: Quechuans) که در ماچو پیچو و در زیرساخت‌های اصلی شهر زندگی می‌کرد به دژ هدایت شد. او چندین سفر دیگر انجام داد و حفاری‌هایی را نیز در سایت در حوالی سال ۱۹۱۵ میلادی هدایت کرد. او کتاب‌ها و مقالاتی دربارهٔ کشف ماچو پیچو نوشت.

    سیمون ویسبارد، کاوشگر قدیمی کوسکو، مدعی می‌باشد که انریک پالما، گابینو سانچز و آگوستین لیزاراگا که اسمامی‌شان بر روی یکی از صخره‌ها در آنجا در تاریخ ۱۴ ژوئیه سال ۱۹۰۱ میلادی حک شده‌است قبل از بینگهام آنجا را کشف کرده‌بودند. همچنین، در سال ۱۹۰۴ میلادی یک مهندس به نام فرانکلین ظاهراً اشاره‌ای به خرابه‌ها از فاصلهٔ دور داشته‌است. بنا بر ادعای خانوادهٔ پِین، او به توماس پِین، مبلغ مذهبی که در آن مکان زندگی می‌کرده است، دربارهٔ این محل گفته است. در سال ۱۹۰۶ میلادی، پین و مبلغی دیگر به نام استوارت ای مک نارین (۱۸۶۷ تا ۱۹۶۵ میلادی) ظاهراً به محل خرابه‌ها صعود کرده‌اند.

    در سال ۱۹۱۳، این مکان بعد از اینکه انجمن جغرافیای ملی (به انگلیسی: ‎National Geographic Society ‏) بحث‌های ماه آوریل را بطور کامل به آن اختصاص داد شهرت بسیاری پیدا کرد. در سال ۱۹۸۱ میلادی منطقه‌ای به وسعت ۳۲۵.۹۲ کیلومتر مربع که ماچو پیچو را احاطه کرده‌بود جزء میراث تاریخی پرو به ثبت رسید. این منطقه تنها به این خرابه‌ها محدود نمی‌شد بلکه شامل مناظر طبیعی منطقه‌ای نیز می‌شود.

    ماچو پیچو به‌عنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۳ میلادی به ثبت رسید. و این منطقه «یک شاهکار خالص معماری و نشانه‌ای منحصر به فرد از تمدن اینکاها» نامیده شد. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

    منطقهٔ جغرافیایی

    ماچو پیچو در ۷۰ کیلومتری شمال غربی کوسکو، در بالاترین نقطهٔ کوه ماچو پیچو، ۲٬۳۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است. این اثر از مهم‌ترین آثار باستانشناسی در آمریکای جنوبی و پربیننده‌ترین جاذبهٔ توریستی کشور پرو می‌باشد.
    از سمت بالا، در صخرهٔ ماچو پیچو، یک صفحهٔ سنگی عمودی ۶۰۰ متری قرار دارد که در انتها به رودخانهٔ اوروباما می‌رسد. مکان این شهر جزء اسرار نظامی بوده‌است.

    توریسم

    ماچو پیچو که جزء میراث ثبت شدهٔ یونسکو می‌باشد به‌عنوان پر بازدیدترین مکان توریستی کشور پرو و مهم‌ترین منبع درآمد، بطور پیوسته در معرض خطرهای اقتصادی و تجاری قراردارد. در اواخر ۱۹۹۰ میلادی، دولت پرو اجازهٔ ساخت ماشین کابلی و یک هتل لوکس همراه با رستوران و مجموعهٔ توریستی را در خرابه‌های سایت صادرکرد. این تصمیم با مخالفت دانشمندان و عموم مردم پرو روبرو شد. آنها معتقد بودند که تعداد زیاد توریست در سایت امکان اعمال خطر را بر آن افزایش می‌دهد.
    توریست‌های ماچو پیچو همه ساله در حال افزایش می‌باشد و در سال ۲۰۰۳ میلادی معادل ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. [۱] به این منظور، اعتراض‌های شدیدی برای ساختن پل جدید در این سایت صورت گرفته است و یونسکو این سایت را در لیست آثار در معرض خطر قرار داده‌است.

    در هنگام استفاده از این سایت صدماتی به آن وارد شده‌است. در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی، ساعت آفتابی این‌تی‌هوآتانا به علت سقوط یک جرثقیل ۴۵۰ کیلوگرمی به شدت صدمه دید. این جرثقیل توسط یک شرکت تبلیغاتی که آگهی برای یک مدل آبجو می‌ساخت استفاده می‌شد.
     
     
     
     

     
     
     
     
     
     
     
     


     پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن
     
    این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن ودر غرب راه اصلی بین شهر عمّان وشهر عقبه واقع شده‌است. شهری است به کمال که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شده‌است. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شده‌است. کلمه (پترا) به زبان یونانی به معنی (صخره) است وچون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شده‌است آنرا پترا نامیده‌اند. همچنین این شهر تاریخی وزیبا را به خاطر گل سرخ گون بودنش بنام ( المدینة الوردیة ) نیز نامیده شده‌است، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شده‌است که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن می‌گوید ، مؤلف نام کتاب را (الأسرار المَدینَة الوَردِیَة) نامگذاری نموده‌است. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی (صخره) رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نموده‌اند. ، درقرن اول قبل از میلاد ودر عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.
    حدود کشور نَبَطی‌ها

    حدود کشور نَبَطی‌ها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه می‌یافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میان‌رودان (یا بین‌النهرین) و سرزمین شام و شبه‌جزیره عربستان و مصر بوده‌است. این شهر که پایتخت کشور نَبَطی‌ها بود توانسته‌بود کنترل و زمام راه‌های تجارتی مناطق اطراف خود بدست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبه‌جزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطی‌ها می‌گذشته‌اند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بوده‌اند.
    پایان حکومت نَبَطی‌ها

    پایان حکومت نَبَطی‌ها و خرابی پایتخت شهر پترا بدست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بوده‌است، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطی‌ها را محاصره می‌کنند وآب را به روی ساکنان شهر می‌بندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال می‌کنند و به حکومت نَبَطی‌ها خاتمه می‌دهند.
    بیرون آمدن پترا از دست رومیان

    در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومی‌ها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزله‌ای که درسالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُّری در کوه می‌درخشد و یادگاری از دوران نَبَطی‌ها بجا مانده‌است که بسیار تماشایی است.
     
     
     
     
     

     
     
     

     
     

     
    تاج‌محل (به هندی: तIज महल، به اردو: تاج محال)
     
    آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است. این بنا به دستور شاه جهان، امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود از همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌است. شاه تصمیم گرفت پس از مرگ همسرش با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند. از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.

    همانطور که مشخص است، نام این بنای زیبا ایرانی می‌باشد. این ساختمان بر پایه مخلوطی از معماری ایرانی، هندی و اسلامی تأسیس شده‌است و در ساخت آن ۲۰،۰۰۰ هنرمند و معمار از نقاط مختلف آسیا به‌خصوص ایران، شبه قاره هند، آسیای میانه و آناتولی شرکت داشته‌اند.

    آغاز ساخت تاج‌محل سال ۱۶۳۲م (۱۰۴۲ ش) بود و در سال ۱۶۴۷م (۱۰۵۷ ش) تکمیل شد.

    احمد معماری لاهوری و برادرش استاد حمید لاهوری (سده یازدهم هجری) سرمعماران ایرانی سازنده تاج محل در هندوستان بوده‌اند. در برخی متون نیز از عیسی خان شیرازی و امانت خان شیرازی طغرانویس، که هر دو ایرانی بوده‌اند نام برده شده‌است، که گویا خطاطی‌های روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شده‌بوده‌است.
     
    نماد وفا و عشق ابدی

    تاج محل بنایی مُجَلَّل و رمز عشق ابدیست که سه قرن و نیم از بنای آن می‌گذرد. اخلاص به عشقی رومانسی، از دوران بسیار دور همچون: «لیلی و مجنون»، «رومئو و ژولیت» و یا «بخت‌النصر» که باغ‌های معلق بابل را به نشان وفاداری برای همسرش ساخت که یکی از عجایب هفتگانه دنیاست، تاج محل نیز یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیاست، تاج محل آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» ملقب به ممتازمحل همسر محبوب «شاه‌جهان» پنجمین پادشاه گورکانی بود که در هند به پادشاهی رسید. این بنا به دستور شاه‌جهان برای نشان دادن عمق علاقه و عشق خود به ممتاز محل ساخته‌است.
     
    داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی می درخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزوده است. تاج محل، در واقع، باشکوه ترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفته اش است و پایه‌های آن بر عشق وافر شاه جهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است. شاید اگر در سال ١٦٠٧ میلادی شاهزاده خرم، که بعدا با نام شاه جهان شناخته شد، ارجمند بانو بیگم را، که بعدا به ممتاز محل ملقب شد، نمی دید، امروز از تاج محل خبری نبود.

    ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. نور جهان، عمه ارجمند بانو همسر محبوب جهانگیر، پدر شهزاده خرم و شاه گورکانی وقت بود که در سیاست و دولتداری هم نقش بارزی داشت. شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.

    او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتاز محل" است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند "بیگم" خطاب می‌شد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام "قزوینی" از او یاد می‌شود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و "خرم" هیچ زن دیگری را شایسته محبت و شیفتگی ای که نثار ممتاز محل می‌کرد، نمى دانست. سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به "شاه جهان" ملقب شد. ممتاز محل نمى خواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نام های زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب می‌داد و از شوهرش می خواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانواده‌های بینوا نفقه تعیین می‌کرد. او نیز مانند شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت.
     
    درگذشت ممتاز محل و وصیت او
     
    ممتاز محل همسر دوم شاه‌جهان در ۱۷ جون ۱۶۳۱ میلادی در هنگام تولد فرزند چهاردهمش جان باخت. شاه جهان و ممتازمحل در سال ۱۶۱۲ ازدواج کردند و ۱۸ سال با یکدیگر زندگی کردند و ثمره این ازدواج ۱۴ فرزند بود که هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. در یکی از حمله‌های جنگی ممتاز محل همراه شاه‌جهان بود. او باردار و در ماهای آخر بارداری بود و در اثر وضع حمل جان باخت، این نوزاد چهاردهمین فرزندی بود که از ممتاز محل زائیده و دختر بود که نامش را گوهره‌بیگم گذاشتند. هنگام وفات «ممتاز محل» ۳۹ سال بیش نداشت او از شوهرش درخواست کرد که پس از وی زنی نگیرد و برای او مقبره‌ای بسازد که بدان نام وی جاوید بماند.

    مرگ ناگهانی «ممتاز محل» پادشاه را دچار غم و اندوه ساخت. شاه داغدیده پس از تفکر و تدبر تصمیم گرفت بنائی بر مزار محبوبش بسازد تا شاهدی بر عشقش باشد، از اینرو طراحان، مهندسان و استادکاران را از گوشه و کنار دنیا گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورد معماری گورکانی گردد.

    به نوشته تاریخ نگاران، شاه جهان در پی درگذشت محبوب ترین همراه زندگی اش خلعت شاهانه اش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برای توسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش جهان آرا به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است ک موهای سیاه شاه جهان طی یکی دو ماه سوگواری سفید شد.

    شاه جهان، تا از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیت ممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تا بنای یادبود محبوب ازدست رفته اش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی، بسازند.
    تاریخ نگاران آن دوران، از این بنای یادبود با نام "روضه ممتاز محل" یاد کرده اند و برخی بر این نظراند که "تاج محل" مخفف "ممتاز محل" است. "پیتر ماندی"، جهانگرد اروپایی سده ١٧ میلادی نیز در نوشته‌هایش از "تاجِ محل، ملکه دربار گورکانی" نام می‌برد.

    خود شاه جهان هم که سال ها بعد، به دست پسرش اورنگزیب شکست خورد و مدتی در زندان لعل قلعه به سر برد، پس از درگذشت کنار ممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شد.
     
    معماری باغ و ساختمان تاج محل

    شاه‌جهان جایگاهی را در کنار «رود جمنا» برای این بنای بزرگ برگزید. تاج محل مقبره‌ای است با ۵۸ متر بلندی، ۵۶ متر پهنا که در نزدیکی اگرا در ایالت اوتار پرادش هندوستان بر روی یک تخته عظیم ۱۰۰ متر × ۱۰۰ متر مرمرین ساخته شده‌است. این بنای بزرگ، در یک باغ پهناور ۱۸ هکتاری قرار دارد، که در مرکز این یک باغ نهر آب طولانی وجود دارد و به شیوه چهارباغ‌های ایرانی ساخته شده‌است.

    شاه‌جهان قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی در کران دیگر «رود جمنا» و برابر آن بسازد و این دو بنا را با پلی به یکدیگر متصل سازد به‌نشانه آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم در می‌گذرد. قرار بود که بر خلاف نمای تاج محل که از مرمر سفید است، آرامگاه شاه از مرمر سیاه باشد. اما سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز برپا نشود و شاه در کنار همسرش آرام گیرد.

    تاج محل از سال ۱۹۸۳ جزو میراث جهانی یونسکو درآمده و در نظر سنجی بزرگ جهانی در سال ۲۰۰۷ میلادی که در ۸ ژوئیه همان سال نتیجه آن اعلام گردید این بنا در شمار یکی از عجایب هفتگانه جهان در دوران حاضر شناخته شد.
    در دو طرف بنای اصلی دو بنای کوچکتر و قرینه به‌چشم می‌خورد که در سمت غرب یک مسجد سه‌گنبدی وجود دارد که از ماسه‌سنگ (قهوه‌ای مایل به قرمز) ساخته شده و در شرق بنایی است که زمانی به مثابه مهمان‌سرا به کار می‌رفته‌است.

    گیوین هامبلی، نویسنده کتاب "شهرهای هندوستان گورکانی"، می‌نویسد که ریشه‌های ایرانی تاج محل، نخستین و پایدار ترین برداشتی خواهد بود که یک دانش پژوه رشته معماری اسلامی با دیدن این بنای یادبود حاصل می‌کند. به نظر او، تاج محل یک نمونه از معماری صفوی است و در واقع، نمایانگر حد اعلای نبوغ ایرانی در هنر معماری در خاک هند است.
     
    هامبلی با استناد به سخنان هرمان گوتز، کارشناس تاریخ هنر، می افزاید: "تاج محل از بهترین نمونه‌های معماری است که با ذوق و سلیقه صفوی انجام شده است ... در تاج محل موارد معدود انحراف از ارتدکسی هنری صفوی را می‌توان مشاهده کرد که شامل "چتری های راجپوتِ" پیرامون گنبد و تفاوت هایی در تناسب میان گنبد و پایه آن می‌شود. گلدسته‌ها هم که احتمالا با الهام از آرامگاه "محمود خلجی" در "ماندو" ساخته شده اند، اندکی متفاوت اند. از غرایب روزگار است که که یکی از "عجایب جهان" که کمترین ارتباط را با هنر گورکانی (مغولی) دارد، به نمونه کلاسیک و نماد تمدن گورکانی تبدیل شده است."
     
    معمار و طراح تاج محل

    در متون تاریخی به نام معمار این مجموعه اشاره نشده‌است اما در برخی از متن‌های متأخر، به شخصی به نام استاد احمد لاهوری اشاره شده‌است. بنا به یک دستنویس بازمانده از سده ١٧ میلادی، سرمعمار تاج محل و لعل قلعه (قلعه سرخ) دهلی همین استاد احمد لاهوری بوده است.

    علاوه بر این، در برخی از متون از شخصی به نام استاد عیسی نام برده شده که بعضی او را اهل شیراز و عده‌ای وی را اهل استانبول دانسته‌اند. برخی از پژوهشگران نیز به یک نسخه خطی اشاره کرده‌اند که در آن به «استاد عیسی شیرازی نقشه نویس» و « امانت خان شیرازی طغرانویس» اشاره شده‌است.جدای افراد نامبرده از فردی به نام جرونیمو ورونئو اهل ونیز هم نامبرده شده است. عبدالحق شیرازی که سال ١٦٠٩ از شیراز به هند مهاجرت کرد و به خاطر استعداد فوق العاده‌اش در هنر خوش نویسی از سوی شاه جهان به "امانت خان" ملقب شد. به احتمال قریب به یقین، تمام خطاطی‌های روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شده بود، چون تنها نام اوست که به شکل "امانت خان الشیرازی" زیر یکی از خطاطی ها در ایوان جنوبی تاج محل حک شده است. امضای او حاکی از مقام بلند امانت خان در دربار گورکانیان نیز هست. آنچه مسلم است خط ثلث کتیبه‌های تاج محل که به رنگ مشکی بر زمینه مرمر سفید نشسته اثر امانت خان شیرازی است.

    وجود یک معمار لاهوری در طراحی تاج محل به معنی فقدان یک یا چند معمار ایرانی نیست. زیرا می‌توان اظهار داشت که طراحی و ساخت این مجموعه عظیم و با شکوه، تنها توسط یک معمار صورت نپذیرفته‌است و به احتمال زیاد چند نفر معمار و عده کثیری هنرمند در این کار مشارکت داشته‌اند.

    به گفته تاریخدان آمریکایی "میلو بیچ"، در این مورد می‌توان تنها گمانه زنی کرد که معمار اصلی تاج محل چه کسی بوده، اما این نکته روشن است که خود شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت ولابد در طراحی تاج محل نیز دستکم نقش یک رایزن را داشته است.

    گفته می‌شود برای ساخت این بنا بیست هزار کارگر، استادکار، معمار، سنگ‌تراش، نقاش، فلزکار و جواهرتراش به‌مدت بیست و دو سال کار کرده‌اند.
     
     
     
     
     
     

     
     
     

     
     
     

     
      

    عجایب هفتگانه جدید جهان شنبه شب 7 ژوییه در یک مراسم رسمی در استادیوم لوز شهر لیسبون ، پایتخت پرتغال و با حضور چهره های مشهور جهانی معرفی شدند.

    به گزارش خبرگزاری فرانسه ، در خاتمه یک رای گیری که توسط یک بنیاد سوئیسی برگزار شد و در جریان آن نزدیک به 100 میلیون نفر از طریق اینترنت یا تلفن به فهرستی شامل 20 نامزد نهایی کسب عنوان عجایب هفتگانه جدید جهان رای دادند ، برگزارکنندگان این رای گیری شنبه شب فهرست نهایی عجایب هفتگانه جدید جهان را در لیسبون معرفی کردند.

    دیوار بزرگ چین ، آرامگاه تاج محل (هند) ، شهر باستانی پترا (اردن) ، مجسمه حضرت مسیح ریودوژانیرو (برزیل) ، ویرانه های ماچو پیکچو متعلق به تمدن اینکا (پرو) ، هرم و بقایای شهر چیچن ایتزا متعلق به تمدن مایا (مکزیک) و کولوسئو رم (ایتالیا) به عنوان عجایب هفتگانه جدید جهان انتخاب شدند.

    البته اهرام ثلاثه مصر آخرین بازمانده عجایب هفتگانه قدیم جهان کماکان مقام خود را حفظ کرده است.

    رای گیری برای انتخاب عجایب هفتگانه جدید جهان بسیار جدل برانگیز بود ، زیرا هر فردی هر اندازه که مایل بود می توانست به مکان مورد نظر خود رای دهد. به طوری که براساس آمار حدود 2 میلیون اردنی از مجموع جمعیت 6 میلیونی این کشور به شهر باستانی پترا رای داده اند.

    از سوی دیگر سازمان یونسکو از این طرح استقبال نکرد و آن را تنها امری مربوط به افرادی که در رای گیری شرکت کردند، دانسته است.

    عجایب هفتگانه قدیم جهان عبارتند از ، اهرام ثلاثه مصر، باغ های معلق بابل ، مجسمه زئوس کوه المپ ،معبد آرتمیس ، معبد هالیکارناس ، مجسمه هرکول جزیره رودس و فار اسکندریه که از میان آنها تنها اهرام ثلاثه مصر تا روزگار ما باقی مانده است

    http://www.asriran.com/
    arman shiri
    اندروید چیست؟
    Android به زبان ساده سیستم عاملی است برای دستگاه های موبایل و گوشی های هوشمند که توسط بیش از 30 کمپانی معروف پشتیبانی می شود. آندروید اوپن سورس است و توسعه دهندگان می توانند با استفاده از Android SDK برنامه های مختلفی برای این سیستم عامل بنویسند. در واقع آندروید بستری را فراهم می کند تا برنامه نویسان بتوانند هرچه سریعتر و بهتر برنامه هایی بسازند که از تمام ویژگی های یک گوشی هوشمند استفاده کند. آندروید به معنای واقعی “ باز” (Open) است، یعنی برنامه نویس می تواند از تمام قدرت یک تلفن همراه استفاده کند. آندروید امکان استفاده از توابع داخلی گوشی موبایل همچون شماره گیری، فرستادن SMS یا استفاده از دوربین گوشی را به برنامه نویسان می دهد تا بتوانند اپلیکیشن های قدرتمند و کاربردی برای کاربران بسازند.

    تمام برنامه ها برای آندروید یکی اند. آندروید فرقی میان یک برنامه third-party و توابع هسته سیستم عامل در اجرا نمی گذارد و هر دو می توانند دسترسی مساوی به قابلیت های گوشی داشته باشند. گوشی هایی که سیستم عامل آندروید را خواهند داشت به کاربرشان اجازه می دهند تا از تمام قابلیت های یک گوشی هوشمند بهره ببرند. کاربران این گوشی ها به معنای واقعی می توانند دستگاه خود را بر اساس سلیقه ی خود تغییر دهند و محیط سیستم عامل گوشی خود را سفارشی و شخصی سازی کنند. حتی کاربران می توانند برای گوشی تعیین کنند که عکس هایشان با چه برنامه ای باز شود.
    ویژگی ها و خصوصیات آندروید
    1. آندروید تمامی تکنولوژی های اتصال (Connectivity) شامل GSM/EDGE, CDMA, EV-DO, UMTS, Bluetooth و Wi-Fi را پشتیبانی می کند.
    2. آندروید از فرمت های مختلف فایل های مالتی مدیا مثل MPEG-4, H.264, MP3, AAC, AMR, JPEG, PNG, GIF پشتیبانی می کند.
    3. SMS , MMS و XMPP فرم هایی هستند که آندروید برای ارسال پیغام های متنی یا همان SMS از آن ها پشتیبانی می کند.
    4. مرورگر موجود در آندروید بر اساس فریم ورک اوپن سورس WebKit توسعه یافته است.
    5. SQLite نرم افزاریست که برای ذخیره داده ها و مدیریت بانک های اطلاعاتی سبک در آندروید در نظر گرفته شده است.
    6. ماشین مجازی جاوا (Java Virtual Machine) در آندروید به صورت پیش فرض تعبیه شده است. تمام برنامه های آندروید باید به زبان جاوا نوشته شوند. البته این نسخه از JVM برای دستگاه های موبایل بهینه شده است.
    7. ابزارهای مختلف آندروید برای توسعه دهندگان به راحتی در دسترس است و توسط شرکت گوگل پشتیبانی می شوند. این ابزارها شامل کتابخانه ها، خطایاب، شبیه ساز گوشی و یکم پلاگین برای اکلیپس است.
    8. آندروید از سخت افزارهای مختلف همچون GPS و دوربین های متنوع پشتیبانی می کند.
    9. تصاویر و فایل های گرافیکی بوسیله OpenGL پردازش می شوند که کیفیت بالاتری خواهند داشت.
    توسعه برنامه های کاربردی در آندروید سریع ، راحت و لذت بخش است
    گوگل دسترسی آسان به ابزارهای سودمند و کتابخانه های بسیاری را برای توسعه و تولید برنامه های کاربردی مبتنی بر آندروید فراهم کرده است، که برنامه نویسان می توانند با استفاده از آن ها هرچه سریع تر و راحت تر برای آندروید برنامه تولید کنند. این ابزارها شامل خطایاب، شبیه ساز گوشی، کتابخانه ها، اسناد، کدهای نمونه و یک پلاگین برای اکلیپس است. برنامه نویسی برای آندروید به زبان جاوا انجام می گیرد. توابع خود آندروید نیز با استفاده از جاوا پیاده سازی شده اند. آندروید فقط قادر است کدهای مدیریت شده (Managed Codes) را اجرا کنید و قادر به اجرای کدهای Native نخواهد بود.
    آندروید سیستم عاملی بر اساس لینوکس
    این سیستم عامل بر اساس هسته سیستم عامل لینوکس توسعه یافته است. در واقع مدیریت و بهینه سازی حافظه، ارتباط با سخت افزار و سرویس های سیستم، امنیت، مدیریت پردازش ها و مدیریت منابع دستگاه موبایل را هسته لینوکس انجام می دهد و آندروید فقط لایه ایست که ارتباط میان کاربر و سیستم عامل را برقرار می کند. این لایه نرم افزاری بوسیله جاوا پیاده سازی شده است و به همین علت قادر به اجرای کدهای Native نخواهد بود. آندروید همانند لینوکس اوپن سورس خواهد بود و توسعه دهندگان بیشماری بر روی آن کار می کنند.
    arman shiri